۳
part³
پس نمیتونم زندت بزارم بعلاوه تو داری دروغ میگی کدوم نادونی جرعت داره به اون محله بیاد اون محله مختص مافیا هاست و هیچ کس تاحالا نتونسته وارد اونجا بشه حالا من باور کنم که تو یهویی از اونجا رد میشدی حالا میبینی که من با ادم هایی که دروغ میگن چیکار میکنم کوک شلاق رو برداشت و ینقدر یونا رو زد که همه جای بدن یونا خونی شده بود.بعد از اینکه یونا رو شکنجه کرد از اتاق بیرون رفت جونگکوک با خودش فکر کرد هر جاسوس دیگه ای بود تا الان اعتراف میکرد بعلاوه بدنش ضعیف تر از چیزی بود که جاسوس باشه که یهو صدای تیر اندازی اومد شوگا و افرادش به خونه جونگکوک حمله کرده بودن کوک هم تفنگش رو برداشت و شروع به شلیک به افراد شوگا کرد بعد کوک دید نمیتونه با افراد شوگا مقابله کنه پس رفت و یونا رو که بیهوش شده بود براید یغل کرد و سوار ماشین شد و فرار کرد
ویو یونا:
خیلی بدنم درد میکرد و خون خیلی زیادی از دست داده بودم که دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم و بیهوش شدم
پایان دید یونا
ویو شوگا
امروز دیگه باید کارو تموم میکردم و انتقام نایون رو میگرفتم که یهو کوک با یه دختر که خیلی ریزنقش و اشنا بود با بدن خونی اومد و سوار ماشین شد یکدفعه خشکم زد اون دختر خیلی شبیه به نایون بود نایون قبلا بهم گفته بود که یه خواهر ۲ قلو کیوت شبیه به خودش داره اما این یعنی اون دختر همون خواهر نایونه کوک اون دختر رو برد و رفت افرادم میخواستن برن دنبالش ولی نزاشتم چون میخواستم در مورد اون دختر تحقیق کنم
شرط نداره ولی لایک کنیدد❤️🔥
پس نمیتونم زندت بزارم بعلاوه تو داری دروغ میگی کدوم نادونی جرعت داره به اون محله بیاد اون محله مختص مافیا هاست و هیچ کس تاحالا نتونسته وارد اونجا بشه حالا من باور کنم که تو یهویی از اونجا رد میشدی حالا میبینی که من با ادم هایی که دروغ میگن چیکار میکنم کوک شلاق رو برداشت و ینقدر یونا رو زد که همه جای بدن یونا خونی شده بود.بعد از اینکه یونا رو شکنجه کرد از اتاق بیرون رفت جونگکوک با خودش فکر کرد هر جاسوس دیگه ای بود تا الان اعتراف میکرد بعلاوه بدنش ضعیف تر از چیزی بود که جاسوس باشه که یهو صدای تیر اندازی اومد شوگا و افرادش به خونه جونگکوک حمله کرده بودن کوک هم تفنگش رو برداشت و شروع به شلیک به افراد شوگا کرد بعد کوک دید نمیتونه با افراد شوگا مقابله کنه پس رفت و یونا رو که بیهوش شده بود براید یغل کرد و سوار ماشین شد و فرار کرد
ویو یونا:
خیلی بدنم درد میکرد و خون خیلی زیادی از دست داده بودم که دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم و بیهوش شدم
پایان دید یونا
ویو شوگا
امروز دیگه باید کارو تموم میکردم و انتقام نایون رو میگرفتم که یهو کوک با یه دختر که خیلی ریزنقش و اشنا بود با بدن خونی اومد و سوار ماشین شد یکدفعه خشکم زد اون دختر خیلی شبیه به نایون بود نایون قبلا بهم گفته بود که یه خواهر ۲ قلو کیوت شبیه به خودش داره اما این یعنی اون دختر همون خواهر نایونه کوک اون دختر رو برد و رفت افرادم میخواستن برن دنبالش ولی نزاشتم چون میخواستم در مورد اون دختر تحقیق کنم
شرط نداره ولی لایک کنیدد❤️🔥
۳.۸k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.