عاشق شدن psrt³⁶
بعد کوک رف بلیزشو درآورد منم ی شلاق ورداشتم ک بهش میخ وصل بود و هی میزدم و اونم داد میزد و میگف ک بس کنم
ا.ت:اونموقع خانوادمو میکشتی رو یادته ؟؟*داد
ا.ت:حالا منم تورو میکشم حتی بد تر از اونا*داد
بعد ی میله رو گذاشتم تو آتیش تا داغ شه بعد رفتم و ناخناشو یکی یکی میکشیدم(نمیدونین خودم در چ حالم الان😨)
بعد هم انگشتای پاشو شکوندم و دیدم ک میله داغ شده بر داشتمو جاشو با دو تا سیخ عوض کردم تا اوناهم داغ شن بعد میلرو گذاشتم رو کمرش و اونم داد بلندی زد
ویو تهیونگ
قایمکی وارد عمارت شدم و دیدم از ته ی راه پله صدای داد وحشتناکی میاد ب سمت صدا رفتم و از لای در دیدم ک ا.ت داره ی نفرو ب طرز وحشتناکی شکنجه میکنه بعد رفت سمت دو تا سیخ ک داغ بودن میخواست بکنه تو چشم یارو ک با شدت درو هل دادم و رفتم تو
تهیونگ:داری چیکار میکنی تو*خیلی بلند
ا.ت:جونگ کوک بگیرش
تهیونگ:منظورت چیه ا.ت
ا.ت:دخالت نکن
تهیونگ:ا.ت*داد
ا.ت:چتههه
تهیونگ:باید حرف بزنیم همین الان
ا.ت:خیلی خب کوک ادامه بده تا من بیام
تهیونگ:دس بهش نمیزنیا
رفتیم بیرون از اتاق لباس و دستای ا.ت همه خونی بود
تهیونگ:داری چیکار میکنی تو هااا
ا.ت:حقشه
تهیونگ:چرااا مگ چیکار کرده
ا.ت:اون عوضی ک اونجاس خاموادمو ازم گرفته میفهمی*بغض وداد
تهیونگ:آروم باش ا.ت برام توضیح بده
ا.ت:اون............(تعریف کرد )
تهیونگ:خب ب پلیس تحویل بدیمش
ا.ت:هه ی بار ب پلیسا گفتیم ولی ولش کردن پس خودم ب حسابش میرسم
تهیونگ:اوکی منم باهاتم
ا.ت:جدی میگی یعنی نمیخوای لومون بدی
تهیونگ:ن من آدم فروش نیستم
ا.ت:😊
بعد رفتیم و کلی شکنجش دادیم و بعد از تراس خونش انداختیمش پایین ،نامرو گذاشتیم و دممونو گذاشتیم رو کولمون و در رفتیم
لایک نکنید نارنگی نمیدم 😋😝🍊
ا.ت:اونموقع خانوادمو میکشتی رو یادته ؟؟*داد
ا.ت:حالا منم تورو میکشم حتی بد تر از اونا*داد
بعد ی میله رو گذاشتم تو آتیش تا داغ شه بعد رفتم و ناخناشو یکی یکی میکشیدم(نمیدونین خودم در چ حالم الان😨)
بعد هم انگشتای پاشو شکوندم و دیدم ک میله داغ شده بر داشتمو جاشو با دو تا سیخ عوض کردم تا اوناهم داغ شن بعد میلرو گذاشتم رو کمرش و اونم داد بلندی زد
ویو تهیونگ
قایمکی وارد عمارت شدم و دیدم از ته ی راه پله صدای داد وحشتناکی میاد ب سمت صدا رفتم و از لای در دیدم ک ا.ت داره ی نفرو ب طرز وحشتناکی شکنجه میکنه بعد رفت سمت دو تا سیخ ک داغ بودن میخواست بکنه تو چشم یارو ک با شدت درو هل دادم و رفتم تو
تهیونگ:داری چیکار میکنی تو*خیلی بلند
ا.ت:جونگ کوک بگیرش
تهیونگ:منظورت چیه ا.ت
ا.ت:دخالت نکن
تهیونگ:ا.ت*داد
ا.ت:چتههه
تهیونگ:باید حرف بزنیم همین الان
ا.ت:خیلی خب کوک ادامه بده تا من بیام
تهیونگ:دس بهش نمیزنیا
رفتیم بیرون از اتاق لباس و دستای ا.ت همه خونی بود
تهیونگ:داری چیکار میکنی تو هااا
ا.ت:حقشه
تهیونگ:چرااا مگ چیکار کرده
ا.ت:اون عوضی ک اونجاس خاموادمو ازم گرفته میفهمی*بغض وداد
تهیونگ:آروم باش ا.ت برام توضیح بده
ا.ت:اون............(تعریف کرد )
تهیونگ:خب ب پلیس تحویل بدیمش
ا.ت:هه ی بار ب پلیسا گفتیم ولی ولش کردن پس خودم ب حسابش میرسم
تهیونگ:اوکی منم باهاتم
ا.ت:جدی میگی یعنی نمیخوای لومون بدی
تهیونگ:ن من آدم فروش نیستم
ا.ت:😊
بعد رفتیم و کلی شکنجش دادیم و بعد از تراس خونش انداختیمش پایین ،نامرو گذاشتیم و دممونو گذاشتیم رو کولمون و در رفتیم
لایک نکنید نارنگی نمیدم 😋😝🍊
۵.۷k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.