وانشات تهیونگ pt3
بازم میگم اگه جنبه اسمات نداری نخوننننن
.........
تهیونگ: سواری کن کوچولوی خوردنی
رفتم و روی پاش نشستم که دیک*ش واردم شد ، انگار نه انگار همین چند ثانیه پیش ارض*ام کرده بود ، دوباره میخواستمش ... کمرمو گرفت و بالا پایینم میکرد منم همکاری میکردم هردومون باهم ناله میکردیم که ارض*ا شدیم ، بی جون توی بغلش افتادم که گفت
تهیونگ: خیلی خوب بودی بیبی گرل ، ازین به بعد بیشتر ازین کارا بکن
خواستم تکون بخورم که درد بدی زیر دلم حس کردم فهمیدم هنوز توم بود
ا.ت: عاخخخ
تهیونگ: آخ ببخشید هانی الان درستش میکنم
منو برگردوند جاهامون باهم عوض شد ، از توم درش آورد و ملحفه رو رو دوتامون کشید و لبامو سطحی بوسید ... شکممو ماساژ داد تا خوابم ببره...
پایان دیگه برو خونتون😂🗿📿
.........
تهیونگ: سواری کن کوچولوی خوردنی
رفتم و روی پاش نشستم که دیک*ش واردم شد ، انگار نه انگار همین چند ثانیه پیش ارض*ام کرده بود ، دوباره میخواستمش ... کمرمو گرفت و بالا پایینم میکرد منم همکاری میکردم هردومون باهم ناله میکردیم که ارض*ا شدیم ، بی جون توی بغلش افتادم که گفت
تهیونگ: خیلی خوب بودی بیبی گرل ، ازین به بعد بیشتر ازین کارا بکن
خواستم تکون بخورم که درد بدی زیر دلم حس کردم فهمیدم هنوز توم بود
ا.ت: عاخخخ
تهیونگ: آخ ببخشید هانی الان درستش میکنم
منو برگردوند جاهامون باهم عوض شد ، از توم درش آورد و ملحفه رو رو دوتامون کشید و لبامو سطحی بوسید ... شکممو ماساژ داد تا خوابم ببره...
پایان دیگه برو خونتون😂🗿📿
۴۱.۷k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.