پارت26 +چته کیان مگه خل شدی کجای دنیایی تو این دیگه چ کار
پارت26 #+چته کیان مگه خل شدی کجای دنیایی تو این دیگه چ کار مسخره ای هست؟
کیان:کجاش مسخره هست،این که تمام سعیتو کردی خودتو بزاری توی چشم اونم امشب؟؟
جاسم:کیان بسته این چ مسخره بازی ول کن کاری نکرده که گیر الکی میدی
یه نگاهی به من و جاسم کرد و روشو برگردوند اینم خل شده بخدا رومو برگردوندم حواسمو به جمع دادم نمیفهمم این پیر زنه چرا اینقده رو من زوم کرده عصبیم کرده دیگه برعکس اون ادامه جمع همشون چشمشون به جولیا بود و حرف میزدن دیگه کم کم داشت حوصلم سر میرفت صدای مامان عمو فرهاد توجه همرو جلب کرد:تو همیشه اینقدر ساکتی؟
با این حرفش همه مشغول گشتن مخاطب شدن منم همینطور چشم چرخوندم ببینم کی رو میگه که گفت:با خودتم کیانا
با این حرفش ابرو هام بالا پرید و گفتم:ن من ادم ساکتی نیستم،ولی الان حرفی برای گفتن ندارم
مامان عمو فرهاد:خب پس اگر حوصلشو داری من یه کم باهات صحبت کنم
+اوو بله حتما،خانم....
مامان عمو فرهاد:زمرد هستم
+اوکی،بفرمایید زمرد خانوم
زمرد:من تقریبا خونوادتو میشناسم ولی تو رو اولین بار میبیم برام از خودت بگو کلی،از همه چیز
وااااا این چقده پرو دل میگه بهش بگم به تو چ ولی ب اجبار خندیدم و گفتم: ببخشید ولی من نمیتونم همینطوری بگم شوالی باشه جواب میدم
زمرد:اوکی پس اگه مشکلی نباشه میخام خودت و خواهرتو بسنجم یه موضوع میدم راجبش بحث کنید من میفهمم شخصیتتو چطوریه
وااا این زنه هم خله بخدا یه نگاه به مامانم کردم که سرشو تکون داد یعنی حرف نباشه این داداشامم یه چی داشتن میگفتن که من نشنیدم حالا حرف بود،فحش بود،وردی،جادویی چیزی نمیدونم رو کردم بهش گفتم:باشه مشکلی نیست
جولیا:منم مشکلی ندارم.... #loveintime
لطفا برای دوستانتون به اشتراک بزارید👆🙏
@roman._.loveintime
کیان:کجاش مسخره هست،این که تمام سعیتو کردی خودتو بزاری توی چشم اونم امشب؟؟
جاسم:کیان بسته این چ مسخره بازی ول کن کاری نکرده که گیر الکی میدی
یه نگاهی به من و جاسم کرد و روشو برگردوند اینم خل شده بخدا رومو برگردوندم حواسمو به جمع دادم نمیفهمم این پیر زنه چرا اینقده رو من زوم کرده عصبیم کرده دیگه برعکس اون ادامه جمع همشون چشمشون به جولیا بود و حرف میزدن دیگه کم کم داشت حوصلم سر میرفت صدای مامان عمو فرهاد توجه همرو جلب کرد:تو همیشه اینقدر ساکتی؟
با این حرفش همه مشغول گشتن مخاطب شدن منم همینطور چشم چرخوندم ببینم کی رو میگه که گفت:با خودتم کیانا
با این حرفش ابرو هام بالا پرید و گفتم:ن من ادم ساکتی نیستم،ولی الان حرفی برای گفتن ندارم
مامان عمو فرهاد:خب پس اگر حوصلشو داری من یه کم باهات صحبت کنم
+اوو بله حتما،خانم....
مامان عمو فرهاد:زمرد هستم
+اوکی،بفرمایید زمرد خانوم
زمرد:من تقریبا خونوادتو میشناسم ولی تو رو اولین بار میبیم برام از خودت بگو کلی،از همه چیز
وااااا این چقده پرو دل میگه بهش بگم به تو چ ولی ب اجبار خندیدم و گفتم: ببخشید ولی من نمیتونم همینطوری بگم شوالی باشه جواب میدم
زمرد:اوکی پس اگه مشکلی نباشه میخام خودت و خواهرتو بسنجم یه موضوع میدم راجبش بحث کنید من میفهمم شخصیتتو چطوریه
وااا این زنه هم خله بخدا یه نگاه به مامانم کردم که سرشو تکون داد یعنی حرف نباشه این داداشامم یه چی داشتن میگفتن که من نشنیدم حالا حرف بود،فحش بود،وردی،جادویی چیزی نمیدونم رو کردم بهش گفتم:باشه مشکلی نیست
جولیا:منم مشکلی ندارم.... #loveintime
لطفا برای دوستانتون به اشتراک بزارید👆🙏
@roman._.loveintime
۵.۲k
۲۰ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.