ویو شب خونه کوک و جیا

ویو شب خونه کوک و جیا
شام سفارش داده بودن منتظر مهمون ها بودیم که صدای زنگ آمد
زینگ زینگ ( صدای زنگ
رفتم در رو باز کردم با ششتا پسر رو به رو شدم ۲ تاشون میشناختم اما بقیه رو نه یونا رو دیدم رفتم بهش سلام کردم
+ بفرمایید بنشیند لطفاً خودتون بهمون معرفی میکنید قیافه هاتون آشناست ولی یادم نمیاد
نامی : ما تو عروسی بودیم
+ او اره
نامی : من کیم نامجون هستم ولی نامی صدام کن
جین : من کیم سوک جین هستم خوشتیپ ترین مرد جهان هستم جین صدام کن
& این اعتماد به نفس یا اعتماد به سقف
+ نمیدونم والا خب بقیه تونم بگین
یونگ : منو که همه میشناسین اینهام رفیقای من هستند
+ اره او باشه
جیهوپ : من جانگ هوسک هستم جهیوپ صدام کن
جیمین: منم که میشناسین
+ معلومه میشناسیمت کیوت
جیمین : هوفففففففف
ته : منم کیم تهیونگ هستم ته صدام کن
& منم مین یونا خواهر یونگی ام خوشبختم
همه به غیر از کوک جیا یونگی جیمین : ما هم همین طور
+ پارک جیا هستم زن کوک
_ نه خیر تو جعون نه پارک
+ نه خیر
_ چرا
خلاصه این بحث ادامه دارد