زندگی مخفی پارت شصت و پنج بخش دوم
یونگی: خوب ما رفته بودیم شهربازی تا اینکه جیمین رفتش به پارکینگ و بعد از اینکه اومد رفتارش کاملاً تغییر کرده بود طوری بودش که خیلی سرد رفتار میکرد ما از تهکوک جدا شدیم و رفتیم که مثلاً خوراکی بگیریم ولی یه دفعه جیمین گفتش که بیا بریم تونل وحشت و خب این دیگه خیلی ضایع بودش که جیمین نیستش جیمین حتی پاشو از یه فرسخی تونل وحشت رد نمیکنه اون وقت بیاد بره اونجا ضایعتر از این نمیشد
ما رفتیم توی تونل وحشت یه دفعه جیمین دست منو از پشت گرفت و یه حالتی بودش که دیدید وقتی که پلیس دزدا رو میگیرن چه جوری میگیرن دستشونو پشت سر قفل میکنن جیمین دقیقاً همین کارو کرد و خب ینطوری بودش که« تو فکر میکنی من جیمینم» و یه طوری خندید صداش توی کل سالن پخش شد
بعد تهیونگ و جونگ کوک اومدن و جونگ کوک گفتش که میشه اینجا رو سانسور کنم
یونگی قرمز میشه و کوسن روی مبل رو جلوی صورتش میگیره
جونگکوک: خوب منم بهش گفتم که جیمینو ببوسه و این کارو کرد و منم به جیمین آرامش بخش زدم و بیهوش شد
جیمین و یونگی کاملا قرمز شده بودن
تهیونگ :گوشیم کجاست از اینا عکس بگیرم
یجی: بچهها من یه سیگنال دارم دریافت میکنم از اینجا داره میاد به احتمال ۹۰ درصد یکی از شماها تراشه گذاری شدین ولی تراشتون هنوز فعال نشده
جونگکوک:چی
یجی :بیا ببین
جونگکوک: من ترش گذاری نشدم ببین پشت گردنم هیچی نیستش
یونگی: منم نیستم بیا گردنمو ببین
جونگ کوک:تهیونگ هم تراشه گذاری نشده چون خودم چند دقیقه پیش موهاشو خشک میکردم و چیزی نبود روی گردنش
همین الآنم چک کنید
یونگی:اا...ا....آهی....اهیون
تو....
اهیون پوزخندی زد و گفت:خب خدارو شکر بالاخره فهمیدید
ریوجین شی آماده ای
یجی:چی ریوجین تو نه خواهش میکنم
ریوجین:اگه یکم دیگه مونده بودی توهم همراه ما بودی بیب
یجی:فقط ریوجین میتونه منو بیب صدا کنه
جونگ کوک الان.....
جونگکوک:یونگی و جیمین شماها سریع برید بیرون
تهیونگ برو از توی کمد چندتا تیر بی هوش کننده بیار
یجی تو هم با یونگی و جیمین برو همین الان
یجی:ب...باشه.....
جونگکوک:حالا
دوتا تیر زد که قشنگ خورد توی هدف
جونگکوک:تهیونگ بدو بریم پایین .
................
ادامه دارد....
ما رفتیم توی تونل وحشت یه دفعه جیمین دست منو از پشت گرفت و یه حالتی بودش که دیدید وقتی که پلیس دزدا رو میگیرن چه جوری میگیرن دستشونو پشت سر قفل میکنن جیمین دقیقاً همین کارو کرد و خب ینطوری بودش که« تو فکر میکنی من جیمینم» و یه طوری خندید صداش توی کل سالن پخش شد
بعد تهیونگ و جونگ کوک اومدن و جونگ کوک گفتش که میشه اینجا رو سانسور کنم
یونگی قرمز میشه و کوسن روی مبل رو جلوی صورتش میگیره
جونگکوک: خوب منم بهش گفتم که جیمینو ببوسه و این کارو کرد و منم به جیمین آرامش بخش زدم و بیهوش شد
جیمین و یونگی کاملا قرمز شده بودن
تهیونگ :گوشیم کجاست از اینا عکس بگیرم
یجی: بچهها من یه سیگنال دارم دریافت میکنم از اینجا داره میاد به احتمال ۹۰ درصد یکی از شماها تراشه گذاری شدین ولی تراشتون هنوز فعال نشده
جونگکوک:چی
یجی :بیا ببین
جونگکوک: من ترش گذاری نشدم ببین پشت گردنم هیچی نیستش
یونگی: منم نیستم بیا گردنمو ببین
جونگ کوک:تهیونگ هم تراشه گذاری نشده چون خودم چند دقیقه پیش موهاشو خشک میکردم و چیزی نبود روی گردنش
همین الآنم چک کنید
یونگی:اا...ا....آهی....اهیون
تو....
اهیون پوزخندی زد و گفت:خب خدارو شکر بالاخره فهمیدید
ریوجین شی آماده ای
یجی:چی ریوجین تو نه خواهش میکنم
ریوجین:اگه یکم دیگه مونده بودی توهم همراه ما بودی بیب
یجی:فقط ریوجین میتونه منو بیب صدا کنه
جونگ کوک الان.....
جونگکوک:یونگی و جیمین شماها سریع برید بیرون
تهیونگ برو از توی کمد چندتا تیر بی هوش کننده بیار
یجی تو هم با یونگی و جیمین برو همین الان
یجی:ب...باشه.....
جونگکوک:حالا
دوتا تیر زد که قشنگ خورد توی هدف
جونگکوک:تهیونگ بدو بریم پایین .
................
ادامه دارد....
۳.۱k
۰۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.