رمان ایا اون واقعا دوسم داشت؟!
رمان ایا اون واقعا دوسم داشت؟!
پارت³
درو باز کرد و وارد اتاق شد.
با دیدن اقای کیم سریع خودمو جمع و جور کردم،گلومو صاف کردم..
+سلام،کاری داشتین؟!
_سلام،عام میتونم بپرسم اسمت چیه؟!
+من پارک ا.ت هستم
ویو ته
بعد از اینکه گفت اسمش پارک ا.ته با چشای گرد شده و متعجب بهش خیره شدم
_پا.رک ا.ت؟!(لکنت و متعجب)
+بله
سریع رفتم استین لباسشو دادم بالا.
اون واقعا ا.ته،همون ماهگرفتگی رو بازوشه که وقتی بچه بود رو بازوش بود..
این چطور ممکنه..
+هی چیکار میکنی(کمی بلند)
_او ببخشید،من میرم
ویو ا.ت
اون قصدش چی بود،بهرحال مهم نیس حتما دیوونس
بیخیال نشستم رو تختمو شروع کردم به نقاشی کردم(خب گایز ا.ت علاقه ی زیادی به نقاشی کردن داره و بیشتر وقتشو با نقاشی کردن میگذرونه)
ویو ته
اون ا.ت بود باورم نمیشه،باید ببرمش پیش خودم تا فکرکنمکه باهاش چیکار کنم
رفتم پیش اقای مدیر
_من میخوام پارک ا.ت رو به سرپرستی بگیرم
مدیر:پارک ا.تو؟!
_اره،زود بگو اماده شه تا ببرمش خونه
مدیر:چشم اقا
ویو ا.ت
نشسته بودم تو اتاق و درحال نقاشی کشیدن بودم که درو زدن.
اجوما بود
اجوما:ا.ت بیا اقای مدیر کارت داره
+چرا اجوما؟!
+من که اینبار جیا رو نزدیم
(خب محض اطلاع بگم جیا یکی از دخترای پرورشگاهه که دوست صمیمی ا.ت یونا رو اذیت میکنه،ولی زورش به ا.ت نمیرسه و ا.ت اونو بخاطر کاراش با یونا کتک میزنه ولی اون هربار کاراشو تکرار میکنه)
اجوما:چقد سوال میپرسی ا.ت پاشو اماده شو
پاشدمرفتم سمت اتاق مدیر درو زدم و وارد اتاق شدم..
پایان پارت ³
پارت³
درو باز کرد و وارد اتاق شد.
با دیدن اقای کیم سریع خودمو جمع و جور کردم،گلومو صاف کردم..
+سلام،کاری داشتین؟!
_سلام،عام میتونم بپرسم اسمت چیه؟!
+من پارک ا.ت هستم
ویو ته
بعد از اینکه گفت اسمش پارک ا.ته با چشای گرد شده و متعجب بهش خیره شدم
_پا.رک ا.ت؟!(لکنت و متعجب)
+بله
سریع رفتم استین لباسشو دادم بالا.
اون واقعا ا.ته،همون ماهگرفتگی رو بازوشه که وقتی بچه بود رو بازوش بود..
این چطور ممکنه..
+هی چیکار میکنی(کمی بلند)
_او ببخشید،من میرم
ویو ا.ت
اون قصدش چی بود،بهرحال مهم نیس حتما دیوونس
بیخیال نشستم رو تختمو شروع کردم به نقاشی کردم(خب گایز ا.ت علاقه ی زیادی به نقاشی کردن داره و بیشتر وقتشو با نقاشی کردن میگذرونه)
ویو ته
اون ا.ت بود باورم نمیشه،باید ببرمش پیش خودم تا فکرکنمکه باهاش چیکار کنم
رفتم پیش اقای مدیر
_من میخوام پارک ا.ت رو به سرپرستی بگیرم
مدیر:پارک ا.تو؟!
_اره،زود بگو اماده شه تا ببرمش خونه
مدیر:چشم اقا
ویو ا.ت
نشسته بودم تو اتاق و درحال نقاشی کشیدن بودم که درو زدن.
اجوما بود
اجوما:ا.ت بیا اقای مدیر کارت داره
+چرا اجوما؟!
+من که اینبار جیا رو نزدیم
(خب محض اطلاع بگم جیا یکی از دخترای پرورشگاهه که دوست صمیمی ا.ت یونا رو اذیت میکنه،ولی زورش به ا.ت نمیرسه و ا.ت اونو بخاطر کاراش با یونا کتک میزنه ولی اون هربار کاراشو تکرار میکنه)
اجوما:چقد سوال میپرسی ا.ت پاشو اماده شو
پاشدمرفتم سمت اتاق مدیر درو زدم و وارد اتاق شدم..
پایان پارت ³
۴.۷k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.