سناریو داستان قاتل مدرسه بلک پینک🤞
بازیگرا: جنی
لیسا
جیسو
رزی
لیا
اوینویا
قسمت ۱
ازنگ آخر بود ۲ تا کلاس ورزش داشتیم با جیسو رفتم ورزش رفتم کنار لیسا
تا باهاش باشم اون زیاد محلم نذاشت😢 رفتم کنار رزی دستشو گرفتم لیسا
بهم زل زده بود با اون ماسک سیاهش ترسیدم رفتم کنار
قسمت ۲
من بعد از چند وقت با جیسو قهر کردم ما دشمن بودیم . لیسا رزی با جیسو خیلی صمیمی بودن من تنها بودم من با اوینویا رفتم دوست شدم اون هم کلاسیم بود دیدم لیسا خیلی عجیب بر خورد🔪 میکنه انگار جیسو پشت سر من حرف زده پیش لیسا 😔 همیشه لیسا به من زل میزد و مثل خون آشام ها نگام میکرد ولی از چشماش معلوم بود دوست داره دوباره باهام دوست شه
قسمت ۳: داشتم میرفتم دستشویی با 🤞اوینویا دیدم لیسااز پله های دستشویی اومد پایین پیشم گفت از خیالش راحت شدی دیدم توی یکی از در های دستشویی خون ریخته جرعت نکردم برمممم که اوینویا از خون میترسید اون رفت توی همون در حواسش نبود دیدم جیسو غش کرده☠ افتاده از شکمش داشت خون میریخت بلندش کردم دستمال هایی که توی جیبم بود.....
قسمت ۴: گذاشتم رو دلش به اوینویا گفتم کمک بیاره 🫀جیسو گفت لطفا لیسا رو لو نده گفتم چرا گفت اگه بگی رزی رو هم میکشه 🔪 تا وقتی که دکتر اومد جیسو مرده بود 😞 نتونستن قاتل رو پیدا کنن از من باز جویی کردن و بعد لیا یکی از همکلاسی هامون که با من دشمن بود گفت جنی این کارو کرده دروغ میگه 🫢 اون کشتتش بعد همون موقع لیسا دست لیا رو کشید برد 🔪و گفت نه من توی دستشویی بودم جنی این کارو نکرده بعد آروم شدن بعد از ۲ دقیقه بعد لیا هم کشته شد 😱........
قسمت ۵ ادامه دارد ....
لیسا
جیسو
رزی
لیا
اوینویا
قسمت ۱
ازنگ آخر بود ۲ تا کلاس ورزش داشتیم با جیسو رفتم ورزش رفتم کنار لیسا
تا باهاش باشم اون زیاد محلم نذاشت😢 رفتم کنار رزی دستشو گرفتم لیسا
بهم زل زده بود با اون ماسک سیاهش ترسیدم رفتم کنار
قسمت ۲
من بعد از چند وقت با جیسو قهر کردم ما دشمن بودیم . لیسا رزی با جیسو خیلی صمیمی بودن من تنها بودم من با اوینویا رفتم دوست شدم اون هم کلاسیم بود دیدم لیسا خیلی عجیب بر خورد🔪 میکنه انگار جیسو پشت سر من حرف زده پیش لیسا 😔 همیشه لیسا به من زل میزد و مثل خون آشام ها نگام میکرد ولی از چشماش معلوم بود دوست داره دوباره باهام دوست شه
قسمت ۳: داشتم میرفتم دستشویی با 🤞اوینویا دیدم لیسااز پله های دستشویی اومد پایین پیشم گفت از خیالش راحت شدی دیدم توی یکی از در های دستشویی خون ریخته جرعت نکردم برمممم که اوینویا از خون میترسید اون رفت توی همون در حواسش نبود دیدم جیسو غش کرده☠ افتاده از شکمش داشت خون میریخت بلندش کردم دستمال هایی که توی جیبم بود.....
قسمت ۴: گذاشتم رو دلش به اوینویا گفتم کمک بیاره 🫀جیسو گفت لطفا لیسا رو لو نده گفتم چرا گفت اگه بگی رزی رو هم میکشه 🔪 تا وقتی که دکتر اومد جیسو مرده بود 😞 نتونستن قاتل رو پیدا کنن از من باز جویی کردن و بعد لیا یکی از همکلاسی هامون که با من دشمن بود گفت جنی این کارو کرده دروغ میگه 🫢 اون کشتتش بعد همون موقع لیسا دست لیا رو کشید برد 🔪و گفت نه من توی دستشویی بودم جنی این کارو نکرده بعد آروم شدن بعد از ۲ دقیقه بعد لیا هم کشته شد 😱........
قسمت ۵ ادامه دارد ....
۲۹.۴k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.