تک پارتی (درخواستی)
(وقتی مافیاس و میدونی ولی عاشقشی و توی بار و....)
آت :پس این بود عشقمون نه (اشک همراه با لبخند)
چا اون وون :آت اونجوری که فک میکنی نیست بزار
حرفش با حرفی که همراه با اشک گفتن میگفتی نصفه
آت :میدونی چیه شاید برات مهم نبودم شاید نتونستم این عشقو بهت ثابت تا کنم اما تو تنها کسی بودی عشقم دنیام من به امید تو خانوادمو ول کردم به عشق ایمان داشتم ایندفعه گفتم تنهایی جلو نمیرم یک تکیه گاه دارم و میتونم بهش همه ی دردامو بگم میدونی چیه وقتی بودی همه ی داستانمون با لبخند تموم میشد من گفتم تورو دارم عاشقتم گفتم شبا با صدای تو میخوابم برای اینکه تورو داشته باشم هر کاری کردم شغلمو آیندمو دوستامو پدر مادرم همه چیز چا اون وون همه چیز (اشک همراه با لبخند )
چا اون وون :آت از اونجا بیا پایین (اشک )
آخرین قدتمو روی بلند ترین ساختمان گذاشتی برگشتی و توی چشماش نگاه کردی لبخندی زدی و گفتی
آت :ایندفعه مثل پرتگاه از چشمات میوفتم :)
دیگه تموم شد پسرک تنها شد دیگه هیچ کس نبود که اونو درک کنه دیگه نمیتونست
روی زانو هاش فرود اومد پسرک تنها اشک میریخت ایندفعه اون تنها شده بود :(
(داستان )
دختری که میفهمه دوست پسرش داره بهش خیانت میکنه از ویدیویی که برات ارسال شد مطمئن شدی مست نبوده و تصمیم خودش بوده به همون بار رفتی و بر اثر یک اتفاق درداناک تو دیگه وجود نداری:)
مین سو
آت :پس این بود عشقمون نه (اشک همراه با لبخند)
چا اون وون :آت اونجوری که فک میکنی نیست بزار
حرفش با حرفی که همراه با اشک گفتن میگفتی نصفه
آت :میدونی چیه شاید برات مهم نبودم شاید نتونستم این عشقو بهت ثابت تا کنم اما تو تنها کسی بودی عشقم دنیام من به امید تو خانوادمو ول کردم به عشق ایمان داشتم ایندفعه گفتم تنهایی جلو نمیرم یک تکیه گاه دارم و میتونم بهش همه ی دردامو بگم میدونی چیه وقتی بودی همه ی داستانمون با لبخند تموم میشد من گفتم تورو دارم عاشقتم گفتم شبا با صدای تو میخوابم برای اینکه تورو داشته باشم هر کاری کردم شغلمو آیندمو دوستامو پدر مادرم همه چیز چا اون وون همه چیز (اشک همراه با لبخند )
چا اون وون :آت از اونجا بیا پایین (اشک )
آخرین قدتمو روی بلند ترین ساختمان گذاشتی برگشتی و توی چشماش نگاه کردی لبخندی زدی و گفتی
آت :ایندفعه مثل پرتگاه از چشمات میوفتم :)
دیگه تموم شد پسرک تنها شد دیگه هیچ کس نبود که اونو درک کنه دیگه نمیتونست
روی زانو هاش فرود اومد پسرک تنها اشک میریخت ایندفعه اون تنها شده بود :(
(داستان )
دختری که میفهمه دوست پسرش داره بهش خیانت میکنه از ویدیویی که برات ارسال شد مطمئن شدی مست نبوده و تصمیم خودش بوده به همون بار رفتی و بر اثر یک اتفاق درداناک تو دیگه وجود نداری:)
مین سو
۶.۰k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.