عشق ترسناک
part ¹³
بیدار شدم و رفتم دستشویی و کارای مربوطه رو انجام دادم و بعد صبحونه رو خوردم و آماده شدم و رفتم پیش جونگکوک
شب که شد باهم از در سالن وارد شدیم و همه دست زدن و عقد کردیم و اینا
(نمیخوام وقتتون رو بگیرم خودتون تصور کنید)
رفتیم عمارت جونگکوک و عموش هم یه خونه ی دیگه داشت رفت اونجا
فردا صبح شد و کوک رفته بود بیرون منم حوصلم سر رفته بود.....یاد اون پرونده ها افتادم.....رفتم زیر زمین و پرونده رو برداشتم و خوندم
آخه چطور ممکنه؟ پدر و مادر کوک به قتل رسیدن؟ توسط کی؟ جونگکوک؟ نه ات آخه جونگکوک که پدر و مادر خودش رو نمیکشه.....ولی....اگه پدر و مادر کوک رو کشتند چرا خود کوک هنوز زندس؟
کوک: باز تو اومدی فوضولی
ات: جیغغغغغ
کوک: آروم تر گوشم پاره شد
ات: اومدم از اینا سر دربیارم
کوک: سردربیاری آره؟ (نگاه ترسناک)
ات: خوب...آ...آره...چرا اینطوری نگام میکنی
کوک: سریع برو تو اتاقت تا عصبانی تر نشدم (داد)
ات: ب..باشه
رفتم تو اتاقم....این چرا اینجوری کرد؟ هعی
تو اتاق بودم که کوک اومد تو
کوک: فقط اگه یکباره دیگه ببینم داری فضولی میکنی من میدونم و تو....فهمیدی؟ (داد)
حالا هم در اتاق رو قفل میکنم که دیگه الکی همه جا سرک نکشی!
ات: چ...چی.....و..ولی
کوک: ولی و اما نداریم همین که گفتم
ات: مگه تو اون پرونده ها چی هست که هی میگی نباید بری نباید بری.....اونا فقط پرونده قتل پدر و مادرت هستن چیز غیر عادیای هست؟ اصلا نکنه تو پدر و مادرت رو کشتی هاااا؟ (نیمه بلند)
کوک: چی؟ من پدر و مادرم رو کشتم؟ ههه....میشه بگی من چرا باید اینکارو کنم؟
ات: نمیدونم....از تو هرچیزی بعیده....حتی ممکنه منم مثل اونا بکشی
کوک که از حرفهای ات از عصبانیت سرخ شده بود فریاد زد:
کوک: دهنتو ببند دختره ی هرزه (داد و عربده)
ات هم ترسیده بود و افتاد سر جاش و داشت ار ترس میلرزید و اشک میریخت که.....
کوک: آ...ات....م..من...معذرت میخوام....ب.. ببخشید که.....سرت داد زدم
ات: (گریه)
کوک: گریه نکن پرنسس من (ات رو بغل کرد)
منو ببخش....منو میخشی؟
که یکدفعه...........
خماری تا فردا
۲۰ لایک
۳۰ کامنت
ممکنه صبح بزارم ممکنم هست شب بزارم.....بای 💛
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین #سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات #تکپارتی
#جیمین #نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #تهیونگ #جونگکوک #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک #بی_تی_اس
#موچی #مونی #هوپی #هوبی #کوکی #ته_ته #نامی #بانی #هانی #کیوت #ورلد_واید_هندسام #کوک #وی #یونگی #هوسوک #سوکجین #آر_ام #شوگولی #بنگتن #بنگتن_بویز #بوی_بند #کیپاپ #کیپاپر #آرمی #سولو
#تهکوک #تهمین #ویمین #ویکوک #وینام #نامجین #نامکوک #جیکوک
بیدار شدم و رفتم دستشویی و کارای مربوطه رو انجام دادم و بعد صبحونه رو خوردم و آماده شدم و رفتم پیش جونگکوک
شب که شد باهم از در سالن وارد شدیم و همه دست زدن و عقد کردیم و اینا
(نمیخوام وقتتون رو بگیرم خودتون تصور کنید)
رفتیم عمارت جونگکوک و عموش هم یه خونه ی دیگه داشت رفت اونجا
فردا صبح شد و کوک رفته بود بیرون منم حوصلم سر رفته بود.....یاد اون پرونده ها افتادم.....رفتم زیر زمین و پرونده رو برداشتم و خوندم
آخه چطور ممکنه؟ پدر و مادر کوک به قتل رسیدن؟ توسط کی؟ جونگکوک؟ نه ات آخه جونگکوک که پدر و مادر خودش رو نمیکشه.....ولی....اگه پدر و مادر کوک رو کشتند چرا خود کوک هنوز زندس؟
کوک: باز تو اومدی فوضولی
ات: جیغغغغغ
کوک: آروم تر گوشم پاره شد
ات: اومدم از اینا سر دربیارم
کوک: سردربیاری آره؟ (نگاه ترسناک)
ات: خوب...آ...آره...چرا اینطوری نگام میکنی
کوک: سریع برو تو اتاقت تا عصبانی تر نشدم (داد)
ات: ب..باشه
رفتم تو اتاقم....این چرا اینجوری کرد؟ هعی
تو اتاق بودم که کوک اومد تو
کوک: فقط اگه یکباره دیگه ببینم داری فضولی میکنی من میدونم و تو....فهمیدی؟ (داد)
حالا هم در اتاق رو قفل میکنم که دیگه الکی همه جا سرک نکشی!
ات: چ...چی.....و..ولی
کوک: ولی و اما نداریم همین که گفتم
ات: مگه تو اون پرونده ها چی هست که هی میگی نباید بری نباید بری.....اونا فقط پرونده قتل پدر و مادرت هستن چیز غیر عادیای هست؟ اصلا نکنه تو پدر و مادرت رو کشتی هاااا؟ (نیمه بلند)
کوک: چی؟ من پدر و مادرم رو کشتم؟ ههه....میشه بگی من چرا باید اینکارو کنم؟
ات: نمیدونم....از تو هرچیزی بعیده....حتی ممکنه منم مثل اونا بکشی
کوک که از حرفهای ات از عصبانیت سرخ شده بود فریاد زد:
کوک: دهنتو ببند دختره ی هرزه (داد و عربده)
ات هم ترسیده بود و افتاد سر جاش و داشت ار ترس میلرزید و اشک میریخت که.....
کوک: آ...ات....م..من...معذرت میخوام....ب.. ببخشید که.....سرت داد زدم
ات: (گریه)
کوک: گریه نکن پرنسس من (ات رو بغل کرد)
منو ببخش....منو میخشی؟
که یکدفعه...........
خماری تا فردا
۲۰ لایک
۳۰ کامنت
ممکنه صبح بزارم ممکنم هست شب بزارم.....بای 💛
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین #سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات #تکپارتی
#جیمین #نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #تهیونگ #جونگکوک #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک #بی_تی_اس
#موچی #مونی #هوپی #هوبی #کوکی #ته_ته #نامی #بانی #هانی #کیوت #ورلد_واید_هندسام #کوک #وی #یونگی #هوسوک #سوکجین #آر_ام #شوگولی #بنگتن #بنگتن_بویز #بوی_بند #کیپاپ #کیپاپر #آرمی #سولو
#تهکوک #تهمین #ویمین #ویکوک #وینام #نامجین #نامکوک #جیکوک
۲۰.۷k
۱۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.