فیک
فیک کیوت 1
م ن کیم ا,ت ام
من چند ماه تو کره با دوستم جین هو زندگی میکنم
از زبان ا,ت
امروز میرم بیرون
داشتم میرفتم که یکی گفت اوه چه نارگیل هایی
نویسنده.به خدا چیزی پیدا نکردم نوشتم نارگیل راستی ببخشید برا دیر نوشتن فیک.
از زبان ا,ت
هی میامید نزدیک که من میگفتم کمک,باداد,
از زبان جیمیناا
داشتم میرفت که دیدم یه پس
داشت به دختر تجا.وز میکرد
رفتم زدم
از زبان ا,ت
زندیکم میامد که یهو مرد اومد تا حد مرگ زد
ورو به من کرد
گفتم.ممنون
گفت انگار حالت خوب نی
گفتم نه خوبم ممنون
گفت نه حالت بده بیا
از زبان جیمین
از موچ گرفتم بردم تو خونه
برا اب اوردم
از زبان ا,ت
یه خونه دا مثل یه ققر بود
بردم تو یه لیوان اب برام اورد خوردم
گفتم ممنون من دیگه میرم که یهو تلفنم زنگ خورد جین هو بود
گفتم خوبی گفت اره می یه کاری کنی گفت امشب نیا خونه
گفتم ب کجا بمونم
گفت نیا دیگه بای
نمیدنم کوتاه ولی امروز چهار پارت میزارم فرداهم چهار پارت
م ن کیم ا,ت ام
من چند ماه تو کره با دوستم جین هو زندگی میکنم
از زبان ا,ت
امروز میرم بیرون
داشتم میرفتم که یکی گفت اوه چه نارگیل هایی
نویسنده.به خدا چیزی پیدا نکردم نوشتم نارگیل راستی ببخشید برا دیر نوشتن فیک.
از زبان ا,ت
هی میامید نزدیک که من میگفتم کمک,باداد,
از زبان جیمیناا
داشتم میرفت که دیدم یه پس
داشت به دختر تجا.وز میکرد
رفتم زدم
از زبان ا,ت
زندیکم میامد که یهو مرد اومد تا حد مرگ زد
ورو به من کرد
گفتم.ممنون
گفت انگار حالت خوب نی
گفتم نه خوبم ممنون
گفت نه حالت بده بیا
از زبان جیمین
از موچ گرفتم بردم تو خونه
برا اب اوردم
از زبان ا,ت
یه خونه دا مثل یه ققر بود
بردم تو یه لیوان اب برام اورد خوردم
گفتم ممنون من دیگه میرم که یهو تلفنم زنگ خورد جین هو بود
گفتم خوبی گفت اره می یه کاری کنی گفت امشب نیا خونه
گفتم ب کجا بمونم
گفت نیا دیگه بای
نمیدنم کوتاه ولی امروز چهار پارت میزارم فرداهم چهار پارت
۵۷.۱k
۲۸ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.