ـچهار پارتے کوکـ !
<part>
<one>
بعد یه روز کسل کننده شروع کرد اماده شدن....بلاخره کتش و برداشت وتنش کرد عطر نسبتا تلخشو زدو تو ایته یه نگاهی به ظاهرش انداخت و از اتاق رفت بیرون...سمت ماشین مشکیش رفت که ارزوی هرکسی بود...رفت سمت بار همیشگیش بازم میخواست قمار کنه ولی کمتر کسی تو اون بار پیدا میشد که شجاعت پیدا کنه و باهاش قمار کنه...خب حق داشتن چون میدونستن قمار با بزرگترین مافیا یا همون جئون جونگ کوک تهش باختح!......با سرعت بیشتری سمت بار تا اینکه رسید وارد بار شد ورو میز قمار نشست..۱۰مین،۱۵مین،۳۰مین،۴۰مین گذشت و همچنان منتظر کسی بود که بیاد سر میز برای قمار کردن...لیوان شرابشو سر کشید که متوجه دختر روبه روش شد....و گفت
جونگ کوک:یونا؟
یونا:اوم*مست(کلا وقتی داره با کوک حرف میزنه مسته)
جونگ کوک:مستی؟
یونا:میخوام قمار کنم
جونگ کوک:اوه واقعا؟*پوزخند
یونا:اوهوم
جونگ کوک:سر چی؟
یونا:چقدر پول؟
جونگ کوک:پول؟واقعا میگی؟چیز با ارزش تر از پول اینجاست چرا سر اون شرط نمیبندی؟
یونا:چه چیز با ارزشی؟
جونگ کوک:خودت؟هوم؟
یونا:عام..باشه...وتو؟
جونگ کوک:۱۵میلیون وون؟
یونا:اوکی....راستی من کیم یونام
جونگ کوک:منم جئون جونگ کوکم
شروع کرد قمار کردن...اون یونا رو میشناخت دوست دخترش بود ولی الان نه دیگ جدا شده بودن...جئونم میدونست وقتی یونا مسته کسیو یادش نمیاد برا همین شروع کرد قمار کردن چون مطمئنا اگه یونا میشناختش روی اون میز نمی نشست بخاطر تنفرش از مافیا ها...برا همین جدا شدن...ولی مستر کوک هنوز دوسش داشت....بلاخره قمار وشروع کردن...
برنده دست اول:یونا
برنده وست دوم:جونگ کوک
برنده سوم:..........
*ادامه دارد
شرط:۱۵لایک و ۱۲کامنت
____________________________________________
لایک کنین دیگگگ پلیزز...کامنتم بزارینااا
<one>
بعد یه روز کسل کننده شروع کرد اماده شدن....بلاخره کتش و برداشت وتنش کرد عطر نسبتا تلخشو زدو تو ایته یه نگاهی به ظاهرش انداخت و از اتاق رفت بیرون...سمت ماشین مشکیش رفت که ارزوی هرکسی بود...رفت سمت بار همیشگیش بازم میخواست قمار کنه ولی کمتر کسی تو اون بار پیدا میشد که شجاعت پیدا کنه و باهاش قمار کنه...خب حق داشتن چون میدونستن قمار با بزرگترین مافیا یا همون جئون جونگ کوک تهش باختح!......با سرعت بیشتری سمت بار تا اینکه رسید وارد بار شد ورو میز قمار نشست..۱۰مین،۱۵مین،۳۰مین،۴۰مین گذشت و همچنان منتظر کسی بود که بیاد سر میز برای قمار کردن...لیوان شرابشو سر کشید که متوجه دختر روبه روش شد....و گفت
جونگ کوک:یونا؟
یونا:اوم*مست(کلا وقتی داره با کوک حرف میزنه مسته)
جونگ کوک:مستی؟
یونا:میخوام قمار کنم
جونگ کوک:اوه واقعا؟*پوزخند
یونا:اوهوم
جونگ کوک:سر چی؟
یونا:چقدر پول؟
جونگ کوک:پول؟واقعا میگی؟چیز با ارزش تر از پول اینجاست چرا سر اون شرط نمیبندی؟
یونا:چه چیز با ارزشی؟
جونگ کوک:خودت؟هوم؟
یونا:عام..باشه...وتو؟
جونگ کوک:۱۵میلیون وون؟
یونا:اوکی....راستی من کیم یونام
جونگ کوک:منم جئون جونگ کوکم
شروع کرد قمار کردن...اون یونا رو میشناخت دوست دخترش بود ولی الان نه دیگ جدا شده بودن...جئونم میدونست وقتی یونا مسته کسیو یادش نمیاد برا همین شروع کرد قمار کردن چون مطمئنا اگه یونا میشناختش روی اون میز نمی نشست بخاطر تنفرش از مافیا ها...برا همین جدا شدن...ولی مستر کوک هنوز دوسش داشت....بلاخره قمار وشروع کردن...
برنده دست اول:یونا
برنده وست دوم:جونگ کوک
برنده سوم:..........
*ادامه دارد
شرط:۱۵لایک و ۱۲کامنت
____________________________________________
لایک کنین دیگگگ پلیزز...کامنتم بزارینااا
۲۸.۸k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.