تصادف عشق p8

گوشی هانا و پرت کردم
@ هویییی از داشته ها خودت مایه بزاررر
+هانا زرتو پرت نکن
٪آروم باش دختر جون
& بیا الان میرم برات آب میارم
سوهی رفت و چند دقیقه بعد یکم ناراحت اومد بالا
لیوان ابو سمتم گرفت
& بیا این و بخور بعدش هم برو پایین
+چرا
&یکی می‌خواد ببینتت
-کی
&نمی‌دونم
رفتم پایین که کوک و دیدم
+تو اینجا چی میخوای؟؟
-اومدم دنبال زنم
+من با تو هیچجایی نمیام
-کجای قانون گفته من نمیتونم زنم و ببرم خونه
+…
-من مست بودم و کارام دست خودم نبود
+ دیگه نمیخوام ببینمت(داد)
+زندگیم و نابود کردی بست نبود نه الانم از اینجا گمشو بیرون نمیخوام ببینمت(جمله آخر و داد می‌زنی و بغضش میشکنه) «آخر سر ا.ت و میکشم»
-(ا.ت و بغل میکنه) هیششش آروم باش خب؟
-من ازت معذرت میخوام منو ببخش ..
ا.ت از ته قلبش عاشق کوک بود ولی اون دیگه نمیتونست تحمل کنه، تو بغل کوک آرامش خاصی وجودش و فرا میگرفت اما ا.ت دیگه مثل بچه های ۱۲ ساله نبود که هرکی بدی کرد بهش و ببخشه. تصمیم گرفت کاری کنه که کوک از کارش پشیمون بشه
+(کوک پس می‌زنه و جمله آخر و با داد میگه)از جلو چشمام گمشوووو
که بدوبدو سوهی میاد پایین
&ا.ت ا.ت آروم باش
+(نفس ا.ت بالا نمیاد و دستش و میزاره رو قفسه سینش)
& هانا هانا اسپریس و بیارر(داد)
@ بگیرش
٪ ا،ت توروخدا آروم باش لطفا(گریه)
-اون چشه؟
@مردک اشغال همش تقصیر توعه!! ا.ت بیماری ریوی داره و اگه زیاد گریه کنه اینجوری میشهههه همش تقصیر توعه(داد)
& حالش خوب شد
+(بعد چند دقیقه نفساش منظم میشه)
٪ حالت خوبه؟.
+ ا..اره خوبم
٪ بیا بیا بریم یکم بخواب
+باشه
مینجی ا.ت و میبره تو اتاقش
&خب دیگه برو
-باشه
.
.
.
این پارت هم تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشههه🕯🫧🫶🏻
روزتون هم مبارک قشنگاممم💕🎀