진정한 사랑❤🔥
진정한 사랑❤🔥
2장💫فصل ۲
P~۱۴
(عکس شخصیت جدید "℅"قیافش اسلاید دو)
*بتری رو چرخوندن افتاد رو جینا *
جویی:اوک جرعت حقیقت!؟
جینا:جرعت
جویی:لپ برادم رو بوس کن 😈
℅ میخوای بکشیش راحت بکش*جینا بوسید لپشو*
جینا:به روح شادم صلوات بفرستید
جویی:اوک الله...*جینا میزنه به شونش *
جینا:هعی
℅😄بیاید ادامه بازی
℅من میچرخونم*چرخوند افتاد رو جویی*
جینا:ببین*تو گوشه℅گفت*
℅عالی
جویی:خب جرعت
جینا:به کوک زنگ بزن بگو چیه زنگ نزن کار دارم بعد قطکن
℅بعد دوباره رنگ بزن بلند تر بگو میگم زنگ نزن نه کار دارم
جویی:میخواین منو بکشین باشه *زنگ زد و همین کارو کرد *
جینا:برات ارزو زنده موندن میکنم
℅همچنین
جویی:خفه شین
جینا و℅:حرص نخر پوستت چروک میشه😂*هماهنگ* *بعد کلی با زی و خوشکذرونی و......حرکی رف عمارت خودش *
اول بریم عمارت جیمین:
عمارت جیمین:
ساعت ۱۰:۰۰شب:
ویو جینا:
رفتم خونه تا وارد شدم دیدم جیمین ویسکی به دست و عصبی و داره پاهاشو تکون میده رو مبل نشسته رفتم رو پاهاش نشستم و ویسکی رو از دستش گرفتر و گذاشتم رو میز که لب زد
جیمین:ولم کن برو با همون پسره*وقتی گف اون پسره ℅منظورش بود شکه نشدم چون میدونستم برام بپا گذاشته*
جینا:جیمینا .....
جیمین:برو اون پسررو ببوس و بغل کن و باهاش گرم بگیر چرا اومدی
جینا:جیمینا بزار بگم اونجوری که فکر میکنی نیس بزار توضیح بدم😕
جیمین:بگو میشنوم😤🕳
جینا:ببین اون اسمش جکسون هس برادر جویی هس ما همو میشناسیم مثل خواهر برادریم
جیمین:از کجا معلوم شاید تو رو دوست داره
جینا:نداره لطفا جیمین *بعد چنتا توضیح دیگه *
جیمین:باشه ولی باید تنبیه بشی خرفه دیگه ای نباشه چون بدتر میشه
جینا:من که همه چیز رو گفتم
جیمین:به من چه*بعد جینا رو بغل کرد کرد و برد بالا و......... .😈.😈.😈.*
فردا:
صبح:
ویو جینا:
صبح از خوام بیدار شدم و منو جیمین رفتیم حموم اومدیم بیرون لباسامون رو عوض کردیم(لباس جینا اسلاید سه جیمین ۴ برا شرکت)
رفتیم پایین نشستیم تا میخواستم یه چیزی بخورم حالت تهوع گرفتم و بالا اوردم
&حالت خوبه دخترم
جینا:من خوبم نمیدونم چم شد 💬
جیمین:حالت خوب نیس بمون خونه!؟
جینا:نه میام شرکت حالم خوبه من صبحونه نمیخورم*.........*
دو پارت دیگه الان مینویسم و اپ میکنم 💬
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#lranians__love_Jk
2장💫فصل ۲
P~۱۴
(عکس شخصیت جدید "℅"قیافش اسلاید دو)
*بتری رو چرخوندن افتاد رو جینا *
جویی:اوک جرعت حقیقت!؟
جینا:جرعت
جویی:لپ برادم رو بوس کن 😈
℅ میخوای بکشیش راحت بکش*جینا بوسید لپشو*
جینا:به روح شادم صلوات بفرستید
جویی:اوک الله...*جینا میزنه به شونش *
جینا:هعی
℅😄بیاید ادامه بازی
℅من میچرخونم*چرخوند افتاد رو جویی*
جینا:ببین*تو گوشه℅گفت*
℅عالی
جویی:خب جرعت
جینا:به کوک زنگ بزن بگو چیه زنگ نزن کار دارم بعد قطکن
℅بعد دوباره رنگ بزن بلند تر بگو میگم زنگ نزن نه کار دارم
جویی:میخواین منو بکشین باشه *زنگ زد و همین کارو کرد *
جینا:برات ارزو زنده موندن میکنم
℅همچنین
جویی:خفه شین
جینا و℅:حرص نخر پوستت چروک میشه😂*هماهنگ* *بعد کلی با زی و خوشکذرونی و......حرکی رف عمارت خودش *
اول بریم عمارت جیمین:
عمارت جیمین:
ساعت ۱۰:۰۰شب:
ویو جینا:
رفتم خونه تا وارد شدم دیدم جیمین ویسکی به دست و عصبی و داره پاهاشو تکون میده رو مبل نشسته رفتم رو پاهاش نشستم و ویسکی رو از دستش گرفتر و گذاشتم رو میز که لب زد
جیمین:ولم کن برو با همون پسره*وقتی گف اون پسره ℅منظورش بود شکه نشدم چون میدونستم برام بپا گذاشته*
جینا:جیمینا .....
جیمین:برو اون پسررو ببوس و بغل کن و باهاش گرم بگیر چرا اومدی
جینا:جیمینا بزار بگم اونجوری که فکر میکنی نیس بزار توضیح بدم😕
جیمین:بگو میشنوم😤🕳
جینا:ببین اون اسمش جکسون هس برادر جویی هس ما همو میشناسیم مثل خواهر برادریم
جیمین:از کجا معلوم شاید تو رو دوست داره
جینا:نداره لطفا جیمین *بعد چنتا توضیح دیگه *
جیمین:باشه ولی باید تنبیه بشی خرفه دیگه ای نباشه چون بدتر میشه
جینا:من که همه چیز رو گفتم
جیمین:به من چه*بعد جینا رو بغل کرد کرد و برد بالا و......... .😈.😈.😈.*
فردا:
صبح:
ویو جینا:
صبح از خوام بیدار شدم و منو جیمین رفتیم حموم اومدیم بیرون لباسامون رو عوض کردیم(لباس جینا اسلاید سه جیمین ۴ برا شرکت)
رفتیم پایین نشستیم تا میخواستم یه چیزی بخورم حالت تهوع گرفتم و بالا اوردم
&حالت خوبه دخترم
جینا:من خوبم نمیدونم چم شد 💬
جیمین:حالت خوب نیس بمون خونه!؟
جینا:نه میام شرکت حالم خوبه من صبحونه نمیخورم*.........*
دو پارت دیگه الان مینویسم و اپ میکنم 💬
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#lranians__love_Jk
۳.۴k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.