عشق اجباری پارت آخر
عشق اجبار ی پارت 10(آخر)
ا. ت همه چیز رو متوجه شده بود
ا. ت: ته نباید چیزی بگی؟
ته: چی چیزی رو فراموش کردم
ا. ت: آره
ته: چی
ا. ت: 1بوس و بغل 2مهمونی
ته: بریم که همهی اینکارارو انجام بدیم
و از این به بعد ا. ت و ته زندگی خوب و خوشی داشتند
می دونم پارت آخرو گند زدم ولی دیگه به بزرگی خودتون بیبشید
ا. ت همه چیز رو متوجه شده بود
ا. ت: ته نباید چیزی بگی؟
ته: چی چیزی رو فراموش کردم
ا. ت: آره
ته: چی
ا. ت: 1بوس و بغل 2مهمونی
ته: بریم که همهی اینکارارو انجام بدیم
و از این به بعد ا. ت و ته زندگی خوب و خوشی داشتند
می دونم پارت آخرو گند زدم ولی دیگه به بزرگی خودتون بیبشید
۱۳.۰k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.