وسط تابستون بیای عین چی خر بزنی اخرم بهت بگن هیچ درس نمیخ
وسط تابستون بیای عین چی خر بزنی اخرم بهت بگن هیچ درس نمیخونی...
کسی میتونه خودش رو جای من بزاره؟
من دوست دارم برم بیرون
با دوستم الان تو پارک باشیم
زیر این باد ملایم موهامون تکون بخوره
باهم حرف بزنیم
بخندیم
غصه بخوریم
سوتی هامون رو بگیم
اشتباهاتمون رو بگیم
ساکت با یک هنزفری دو نفره اهنگ گوش بدیم
ولی....
واقعیت اینه که
تابستون بشه
دوستات باهم بیرونن
ولی تو حق نداری بری
سخت نیست؟
عاشق خواننده مورد علاقت باشی
ولی حق نداری اهنگ گوش بدی
سخت نیست؟
همه اتاق او گوشیشون پر از عکس و اهنگای اعضاعه
ولی اگه من یدونه اهنگ داشته باشم باید برای زنده موندم خدا خدا کنم
سخت نیست؟
اینکه تو سطح بالای زبان داری تحصیل میکنی
ولی خواهرت که تازه سطح های اوله رو بزن تو سرت
سخت نیست؟
اینکه بری باشگاه و مربیت بهت بگه تو کارت عالیه برو با خواهرت کار کن
ولی وقتی اینو به خانواده بگی پشت خواهرت رو بگیرن
سخت نیست؟
درباره علاقت با کسی صحبت کنی
اما جوابی که همیشه میشنوم... میشه اینقدر حاشیه نری؟
سخت نیست؟
توی دعوا با خواهرت بابات سر اینکه به خواهرت فحش دادی سرت داد بزنه
ولی من هزار تا عکس دارم که وقتی اون عوضی یعنی خواهرم منو زده حتی خون اومده اما جرات نشون دادنش رو ندارم
سخت نیست؟
وقتی مامانتو بقل کنی بگی دلم تنگ شده
ولی پست بزنه و بگه مثلا چرا باید دلت تنگ باشه؟
سخت نیست؟
وقتی هنوز تابستون نشدن مجبورت میکنن درس بخونی تا کنکور رو عقب نیوفتی
ولی تو هنوز میخوای بری نهم
سخت نیست؟
وقتی دوست دارم یه فیلم رو دوباره ببینم
ولی سر این اینقدر نصیحت های توهین امیزی کردنم که گریم گرفت
سخت نیست؟
همیشه بهم میگن اینقدر سخت نگیر
ولی تا گریه میکنم بهم میگن ضعیفی
سخت نیست؟
همه میدونن چقدر مهربونم
ولی اینکه ربات بی احساس بی عاطفه صدات کنن
سخت نیست؟
همه میتونن چیز مورد علاقه داشته باشن و دربارش صحبت کنن
ولی تورو اینقدر ساختن حتی نمیدونی واقعیتت کی هست
سخت نیست؟
اینکه سر یک اختلاف خانگی یکی دائم الوقت مزاحمت بشه و حتی با چاقو رو بازوت خط بندازه
ولی حتی جرات اینو نداری با خانواده بگی
سخت نیست؟
بازم بگم؟
تا بفهمین سختی چیه؟
کسی میتونه خودش رو جای من بزاره؟
من دوست دارم برم بیرون
با دوستم الان تو پارک باشیم
زیر این باد ملایم موهامون تکون بخوره
باهم حرف بزنیم
بخندیم
غصه بخوریم
سوتی هامون رو بگیم
اشتباهاتمون رو بگیم
ساکت با یک هنزفری دو نفره اهنگ گوش بدیم
ولی....
واقعیت اینه که
تابستون بشه
دوستات باهم بیرونن
ولی تو حق نداری بری
سخت نیست؟
عاشق خواننده مورد علاقت باشی
ولی حق نداری اهنگ گوش بدی
سخت نیست؟
همه اتاق او گوشیشون پر از عکس و اهنگای اعضاعه
ولی اگه من یدونه اهنگ داشته باشم باید برای زنده موندم خدا خدا کنم
سخت نیست؟
اینکه تو سطح بالای زبان داری تحصیل میکنی
ولی خواهرت که تازه سطح های اوله رو بزن تو سرت
سخت نیست؟
اینکه بری باشگاه و مربیت بهت بگه تو کارت عالیه برو با خواهرت کار کن
ولی وقتی اینو به خانواده بگی پشت خواهرت رو بگیرن
سخت نیست؟
درباره علاقت با کسی صحبت کنی
اما جوابی که همیشه میشنوم... میشه اینقدر حاشیه نری؟
سخت نیست؟
توی دعوا با خواهرت بابات سر اینکه به خواهرت فحش دادی سرت داد بزنه
ولی من هزار تا عکس دارم که وقتی اون عوضی یعنی خواهرم منو زده حتی خون اومده اما جرات نشون دادنش رو ندارم
سخت نیست؟
وقتی مامانتو بقل کنی بگی دلم تنگ شده
ولی پست بزنه و بگه مثلا چرا باید دلت تنگ باشه؟
سخت نیست؟
وقتی هنوز تابستون نشدن مجبورت میکنن درس بخونی تا کنکور رو عقب نیوفتی
ولی تو هنوز میخوای بری نهم
سخت نیست؟
وقتی دوست دارم یه فیلم رو دوباره ببینم
ولی سر این اینقدر نصیحت های توهین امیزی کردنم که گریم گرفت
سخت نیست؟
همیشه بهم میگن اینقدر سخت نگیر
ولی تا گریه میکنم بهم میگن ضعیفی
سخت نیست؟
همه میدونن چقدر مهربونم
ولی اینکه ربات بی احساس بی عاطفه صدات کنن
سخت نیست؟
همه میتونن چیز مورد علاقه داشته باشن و دربارش صحبت کنن
ولی تورو اینقدر ساختن حتی نمیدونی واقعیتت کی هست
سخت نیست؟
اینکه سر یک اختلاف خانگی یکی دائم الوقت مزاحمت بشه و حتی با چاقو رو بازوت خط بندازه
ولی حتی جرات اینو نداری با خانواده بگی
سخت نیست؟
بازم بگم؟
تا بفهمین سختی چیه؟
۱.۵k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.