وققتی با داداشت ببینت

وقتی با داداشت دست تو دست بیرون بود و میبینتت(ب عنوان دوستی ک روت کراش داره )(درخواستی)
----------------------------
نامجون
ولی اون گفته بود با هییچکی رابطه نداره ....پس این کیه ؟....
اروم میره جلو و وقتی ماجرا دستش میاد خجالت میکشه ک راجبت همچین فکری کرده

-----------------------------
جین
سریع میاد جلو
ا/ت میتونم بپرسم وقتی منو فرستادی دنبال نخود سیاه خودت داری چ غلطی میکنی؟

----------------------------
یونگی
ازاینکه دستشو گرفتی ناراحت میشه ولی سعی میکنه ب روش نیارره ....میاد جلو و سلام میکنه و وقتی معرفی میکنی تازه دوزاریش میوفته

---------------------------
جی هوپ
عصبانی میشه ...چون بهش گفته بودی خونه تنهایی و حال نداری جایی بری و میاد و همینو بهت میگه و میخاد بدونه پسری ک دستشو گرفتی دقیقا کیه ....... و وقتی متوجه میشه عذر خواهی میکنه

------------------------
جیمین
زودی میاد خودشو میندازه وسطتون ....
جیمین; سلام خوبید من پارک جیمین هستم بهترین دوست ا/ت ...دستشو محکم میگیره و تکون میده
جیمین; اونوقت شما کی باشید ک دست دوس دختر منو گرفتید؟
ببرادر ا/ت; برادرش هستم :I

--------------------------
تهیونگ
میاد یونتانو میندازه ب جون داداشت و خودتو میگیره میبره ی گوشه و با عصبانیت ازت توضیح میخواد .....

--------------------------
جونگکوک
میاد ررو به روی مرده می ایسته و میپرسه کیه در حالی ک تو سعی داری ارومش کنی و ماجرا رو توضیح بدی

---------------------------

این پیج حاوی سناریو های فراوان است ...مایل ب فالو