♡pt: ¹¹ ♡I never loved you
ا/ت: میخام بخابم
کوک: راحت باش گروگان من
ا/ت: هوم راحتم اگه دوباره هوسه چرت پرت بازی نکنی
کوک: نه نمیکنم امروز برام کافی بود
ا/ت: کوک میتونم یه چیزی بهت بگم
کوک: بگو
ا/ت: من ایکاش اینجا نیام اخه زنت نباید بفهمه
کوک: هوم ارع ولی نمیتونه چیزی بگه بهت
ا/ت: هعی بس کن اون زنته
کوک: خوب من مجبورم شدم بگیرمش
ا/ت: مجبور شدی؟
کوک: اون 🔁هدرپ نداره من چون مجرد بودم تو فامیل مجبور شدم بگیرمش تا آبروش نره البته خانواده گفتن من میگم نگران مادرمم ولی ازش متنفرم خوب من اصلا اون رو دوست ندارم
ولی خوب انگار باید یه قضیه دیگه هم بهت بگم
ا/ت: میتونی بگی
«کوک روی تخت با ا/ت نشست»
کوک: ۲سال پیش من از توی بار عاشق یه دختر شدم اون بهم گفت فقط خدمتکاره هعی منظورم تو نیست ها 🙂 اون دلم رو توی قفسی که خودش داشت زندانی کرد ولی خوب من هم اجازش رو دادم من یه روز رفتم تا براش گل ببرم بار من و اون همیشه اول به هم پیام میدادیم بعد همو میدیدم ولی من فکر کردم اگه سوپرایزش کنم خوشحال شه ولی وقتی رفتم نبود از یه خدمتکاره دیگه پرسیدم گفت اون توی اتاقه گفتم: اتاق؟
و وقتی رفتم پیشش داشت خیانت میکرد من برای اولین بار یه انسان رو کشتم اون مرد رو کشتم و بعدش اون دختر رو
(از زبان ا/ت)
خیلی چشم هاش خشمگین بود دستم رو بردم و موهاشو تکوندم و گفتم
ا/ت: خوب باید همیشه از عشق یه نفر مطمئن شی بعد
(از زبان ا/ت)
داشتم در مورد عشق بهش میگفتم که دیدم خیلی سریع لباش رو چسبوند رو لبام افتادم روی تخت لبام رو اروم مک میزد منم همراهیش کردم با اینکه شوکه بودم یه صدای خیلی خسته امد که میگفت
کوک: اوممم اه بیبی گرل اوممم تو تنهام نزار
ا/ت: کوک بسه برو کنار این دیگه زیادیه
کوک: میدونم بدت میاد ازم متاسفم من میرم
ا/ت: یاااا نخیرم من اصلا ازت بدم نمیاد فقط خوب خجالت کشیدم
کوک: اوی اوی بیبی گرل«صدای خسته»
ا/ت: اومم فهمیدم صدات قشنگه
کوک: ولی صدای تو خیلی جالبه مثلا وقتی که اه ناله میکنی
ا/ت: اییی اییی خیلی پرویی من چی میگم تو چی میگی
کوک: باشه صدات شبیه فرشته هاس«لوس کردن»
ا/ت: بگی صدام مردونس راضی ترم
کوک: چرا
ا/ت: من عاشق کارکتر های انیمه هستمممم ولی پسراشون
کوک: من یعنی زشتم
ا/ت: نه تو زیبایی ولی اونا توی دنیای ما نیستن اینش جالبه
کوک: تو روانی
ا/ت: من قلبم رو فدای اونا میکنممم
کوک: وقتی به من بگی عاشقتم بهت میفهمونم
ا/ت: اگه بتونی فرق ماست رو با ماست بهم بگی باشه
کوک: یعنی چی ماست با ماست
ا/ت: انگار یه نفر باید به خودت بفهمونه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«🖇like²⁰♥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«comment🖇²⁰💌🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«¹🖇follower👥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
کوک: راحت باش گروگان من
ا/ت: هوم راحتم اگه دوباره هوسه چرت پرت بازی نکنی
کوک: نه نمیکنم امروز برام کافی بود
ا/ت: کوک میتونم یه چیزی بهت بگم
کوک: بگو
ا/ت: من ایکاش اینجا نیام اخه زنت نباید بفهمه
کوک: هوم ارع ولی نمیتونه چیزی بگه بهت
ا/ت: هعی بس کن اون زنته
کوک: خوب من مجبورم شدم بگیرمش
ا/ت: مجبور شدی؟
کوک: اون 🔁هدرپ نداره من چون مجرد بودم تو فامیل مجبور شدم بگیرمش تا آبروش نره البته خانواده گفتن من میگم نگران مادرمم ولی ازش متنفرم خوب من اصلا اون رو دوست ندارم
ولی خوب انگار باید یه قضیه دیگه هم بهت بگم
ا/ت: میتونی بگی
«کوک روی تخت با ا/ت نشست»
کوک: ۲سال پیش من از توی بار عاشق یه دختر شدم اون بهم گفت فقط خدمتکاره هعی منظورم تو نیست ها 🙂 اون دلم رو توی قفسی که خودش داشت زندانی کرد ولی خوب من هم اجازش رو دادم من یه روز رفتم تا براش گل ببرم بار من و اون همیشه اول به هم پیام میدادیم بعد همو میدیدم ولی من فکر کردم اگه سوپرایزش کنم خوشحال شه ولی وقتی رفتم نبود از یه خدمتکاره دیگه پرسیدم گفت اون توی اتاقه گفتم: اتاق؟
و وقتی رفتم پیشش داشت خیانت میکرد من برای اولین بار یه انسان رو کشتم اون مرد رو کشتم و بعدش اون دختر رو
(از زبان ا/ت)
خیلی چشم هاش خشمگین بود دستم رو بردم و موهاشو تکوندم و گفتم
ا/ت: خوب باید همیشه از عشق یه نفر مطمئن شی بعد
(از زبان ا/ت)
داشتم در مورد عشق بهش میگفتم که دیدم خیلی سریع لباش رو چسبوند رو لبام افتادم روی تخت لبام رو اروم مک میزد منم همراهیش کردم با اینکه شوکه بودم یه صدای خیلی خسته امد که میگفت
کوک: اوممم اه بیبی گرل اوممم تو تنهام نزار
ا/ت: کوک بسه برو کنار این دیگه زیادیه
کوک: میدونم بدت میاد ازم متاسفم من میرم
ا/ت: یاااا نخیرم من اصلا ازت بدم نمیاد فقط خوب خجالت کشیدم
کوک: اوی اوی بیبی گرل«صدای خسته»
ا/ت: اومم فهمیدم صدات قشنگه
کوک: ولی صدای تو خیلی جالبه مثلا وقتی که اه ناله میکنی
ا/ت: اییی اییی خیلی پرویی من چی میگم تو چی میگی
کوک: باشه صدات شبیه فرشته هاس«لوس کردن»
ا/ت: بگی صدام مردونس راضی ترم
کوک: چرا
ا/ت: من عاشق کارکتر های انیمه هستمممم ولی پسراشون
کوک: من یعنی زشتم
ا/ت: نه تو زیبایی ولی اونا توی دنیای ما نیستن اینش جالبه
کوک: تو روانی
ا/ت: من قلبم رو فدای اونا میکنممم
کوک: وقتی به من بگی عاشقتم بهت میفهمونم
ا/ت: اگه بتونی فرق ماست رو با ماست بهم بگی باشه
کوک: یعنی چی ماست با ماست
ا/ت: انگار یه نفر باید به خودت بفهمونه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«🖇like²⁰♥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«comment🖇²⁰💌🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«¹🖇follower👥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
۱۶۶.۶k
۰۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.