چند پارتی از کوک
چند پارتی از کوک
پارت ۳
ویو کوک
اومدم خونه دیدم که ا/ت نیست نگرانش شدم همه جای خونه رو گشتم ولی بازم نبود رفتم بهش
زنگ زدم جواب نداد براش کلی خوراکی اینا خریده بودم رفتم گزاشتمشون آشپز خونه نشستم رو کاناپه ساعت ۱۱ نیم بود ولی هنوز نیومده بود دیگه داشتم عصبی میشدم یهو صدای کلید اومد
ویو ا/ت
بعد از این که با یونا بستنیمون رو خوردیم اومدیم خونه دیدم چراغا روشنه استرس گرفتم بعد گفتم به خودت بیا دختر چرا باید استرس بگیری رفتم درو وا کردم دیدم کوک خیلی عصبی میومد سمتم
_ا/ت میدونی کجایی ۳ ساعت اومدم نگرانت شده بودم کدوم گوری بود(با داد و عصبانیت)
+تو خودت میدونی ۱۰ روزه با من حرف نمیزنی یه سلام خدافظ میکنی اونم سرد (با داد و گریه )
_صداتو برام نبر بالا (عصبی و کمی بلند)
+میدونی کدوم گوری رفته بودم با یونا....
که یهو سوزشی تو سمت چپم احساس کردم ... بهش نگا کردم و گفتم
+سیلی هااا (با گریه)
_ا/ت ببخشید ببخشید تو رو خدا عصبی بودم ا/تتتتتت
ویو کوک
به ا/ت که سیلی زدم انگار همه دنیا روم ریخته شد(خدا نکنه🙂)
ا/ت رفت به اتاقش و منم داشتم دنبالش میرفتم که درو بست و قفل کرد چند بار صداش کردم ولی جوابمو نداد - ا/ت عروسک من
+.........
_ فرشته ی من
+....
-باشه جوابمو نمیدی منم میرم ولی اینو بدون که خیلی دوست دارم بیبی گرلم
ویو ا/ت
داشتم گریه میکردم که یهو.....
پارت ۳
ویو کوک
اومدم خونه دیدم که ا/ت نیست نگرانش شدم همه جای خونه رو گشتم ولی بازم نبود رفتم بهش
زنگ زدم جواب نداد براش کلی خوراکی اینا خریده بودم رفتم گزاشتمشون آشپز خونه نشستم رو کاناپه ساعت ۱۱ نیم بود ولی هنوز نیومده بود دیگه داشتم عصبی میشدم یهو صدای کلید اومد
ویو ا/ت
بعد از این که با یونا بستنیمون رو خوردیم اومدیم خونه دیدم چراغا روشنه استرس گرفتم بعد گفتم به خودت بیا دختر چرا باید استرس بگیری رفتم درو وا کردم دیدم کوک خیلی عصبی میومد سمتم
_ا/ت میدونی کجایی ۳ ساعت اومدم نگرانت شده بودم کدوم گوری بود(با داد و عصبانیت)
+تو خودت میدونی ۱۰ روزه با من حرف نمیزنی یه سلام خدافظ میکنی اونم سرد (با داد و گریه )
_صداتو برام نبر بالا (عصبی و کمی بلند)
+میدونی کدوم گوری رفته بودم با یونا....
که یهو سوزشی تو سمت چپم احساس کردم ... بهش نگا کردم و گفتم
+سیلی هااا (با گریه)
_ا/ت ببخشید ببخشید تو رو خدا عصبی بودم ا/تتتتتت
ویو کوک
به ا/ت که سیلی زدم انگار همه دنیا روم ریخته شد(خدا نکنه🙂)
ا/ت رفت به اتاقش و منم داشتم دنبالش میرفتم که درو بست و قفل کرد چند بار صداش کردم ولی جوابمو نداد - ا/ت عروسک من
+.........
_ فرشته ی من
+....
-باشه جوابمو نمیدی منم میرم ولی اینو بدون که خیلی دوست دارم بیبی گرلم
ویو ا/ت
داشتم گریه میکردم که یهو.....
۳۵.۰k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.