p41
p41
سوهی. مین جوننننن
مین جون. غلط کردم
بلند شیدیم شامو خوردیم که ساعت11شب شده بود
کوک. خب من دیگه برم
مین جون. نه نمیزارم این وقت شب بری امروزو بمون پیشمون بلخره فردا هم با سوهی تمرین دارین
سوهی. راست میگه
کوک. عاممم... باشه
شبو با اسرارشون موندم ولی یه حس بدی نصبت به موندنم داشتم فکرم پیش ات مونده بود.... هوففف خیله خب چیزی نمیشه فقط یه شبه...
ویو ات
چشمامو باز کردم ساعت3شب بود روی تختم بودم.... یعنی کوک امده؟ با ذوق بلندشدم رفتم پایین جیمین هیونگ بیدار بود...
ات. هیونگگگ کوک کو؟؟
جیمین. عاممم خب... زنگ زد گفتش که بهت بگم... بگم که خونه سوهی میمونه امشبو(ناراحت)
با حرفش انگار دنیا رو سرم خراب شد یعنی چی؟ شب میمونه خونه سوهی... خونه یه دختر؟...
ات. ا اها(شک)
جیمین. ات خوبی
ات.آره هیونگ خب من برم بالا
داشتم از پله ها میرفتم بالا که با حرف جیمین هیونگ برگشتم...
جیمین. ات اون دوست داره اینو باور کن
با لبخندی که توش پر غم بود گفتم...
ات. اگه داشت الان اونجا نبود(آروم)
جیمین. حتما مجبور بوده بمونه!
ات. هیونگ... من نمیتونم مثل تو خوشبین باشم
اینو گفتمو آروم رفتم بالا..... انقدر بی ارزش شده بودم؟.... خودمو روی تختم پرت کردمو اجازه دادم اشکام بریزه نمیدونم کی به خواب رفتم...
ویو کوک
با صدای مین جون از خواب بیدار شدم..
مین جون. بیدار شو بچه چقدر میخوای
کوک. مین جون فقط یه سال بزرگی(خابالود)
مین جون. بیا گوشیت پایین بود نمیدونی چقدر بهت زنگ زدن
سریع از جام بلند شدم با فکر اینکه ات باشه لبخند گشادی روی صورتم امد
کوک. کی زنگ زده
با چیزی که گفت لبخندم محو شد
مین جون. سیوشون کرده بودی یونگی هیونگ، جیمین هیونگ، جین هیونگ نمیدونی از صبح چقدر زنگ زدن
گوشی رو ازش گرفتمو به جین هیونگ زنگ زدم
بعد دوتا بوق برداشت
جین. کدوممممم قربستونی هستی هاااااا(عصبی، داد)
کوک. هیونگ چیشدع؟
جین. ات اونجاست؟؟؟
کوک. نه اینجا چیکار میکنه من خونه سوهی ام
جین. تو خجالت نمکشییییی دوست دختر داری میری خونه یه دختر کوک واقعا برات متاسفم ات نیست من فک ک...
با حرفی که زد دنیا رو سرم خراب شد یعنی چی نیست نذاشتم حرفشو بزنه سریع گفتم..
کوک. ات کجاستتتت(عصبی)
جین. عصبی میشی؟ همش تقصیر توعه
یونگی از اون ور. هیونگ بسه انقدر سرزنشش نکن
یونگی امد گوشی روگرفتو خودش حرف زد
یونگی . کوک همه از دستت عصبی هستیم ولی الان این مهم نیس برو دنبال ات از صبح نیستش به گوشیشم زنگ زدیم جواب نمیده میگه خاموشه
کوک. باشه باشه الان راه میوفتم(تند)
ادامه دارد...
حمایت کنید🥹❤
سوهی. مین جوننننن
مین جون. غلط کردم
بلند شیدیم شامو خوردیم که ساعت11شب شده بود
کوک. خب من دیگه برم
مین جون. نه نمیزارم این وقت شب بری امروزو بمون پیشمون بلخره فردا هم با سوهی تمرین دارین
سوهی. راست میگه
کوک. عاممم... باشه
شبو با اسرارشون موندم ولی یه حس بدی نصبت به موندنم داشتم فکرم پیش ات مونده بود.... هوففف خیله خب چیزی نمیشه فقط یه شبه...
ویو ات
چشمامو باز کردم ساعت3شب بود روی تختم بودم.... یعنی کوک امده؟ با ذوق بلندشدم رفتم پایین جیمین هیونگ بیدار بود...
ات. هیونگگگ کوک کو؟؟
جیمین. عاممم خب... زنگ زد گفتش که بهت بگم... بگم که خونه سوهی میمونه امشبو(ناراحت)
با حرفش انگار دنیا رو سرم خراب شد یعنی چی؟ شب میمونه خونه سوهی... خونه یه دختر؟...
ات. ا اها(شک)
جیمین. ات خوبی
ات.آره هیونگ خب من برم بالا
داشتم از پله ها میرفتم بالا که با حرف جیمین هیونگ برگشتم...
جیمین. ات اون دوست داره اینو باور کن
با لبخندی که توش پر غم بود گفتم...
ات. اگه داشت الان اونجا نبود(آروم)
جیمین. حتما مجبور بوده بمونه!
ات. هیونگ... من نمیتونم مثل تو خوشبین باشم
اینو گفتمو آروم رفتم بالا..... انقدر بی ارزش شده بودم؟.... خودمو روی تختم پرت کردمو اجازه دادم اشکام بریزه نمیدونم کی به خواب رفتم...
ویو کوک
با صدای مین جون از خواب بیدار شدم..
مین جون. بیدار شو بچه چقدر میخوای
کوک. مین جون فقط یه سال بزرگی(خابالود)
مین جون. بیا گوشیت پایین بود نمیدونی چقدر بهت زنگ زدن
سریع از جام بلند شدم با فکر اینکه ات باشه لبخند گشادی روی صورتم امد
کوک. کی زنگ زده
با چیزی که گفت لبخندم محو شد
مین جون. سیوشون کرده بودی یونگی هیونگ، جیمین هیونگ، جین هیونگ نمیدونی از صبح چقدر زنگ زدن
گوشی رو ازش گرفتمو به جین هیونگ زنگ زدم
بعد دوتا بوق برداشت
جین. کدوممممم قربستونی هستی هاااااا(عصبی، داد)
کوک. هیونگ چیشدع؟
جین. ات اونجاست؟؟؟
کوک. نه اینجا چیکار میکنه من خونه سوهی ام
جین. تو خجالت نمکشییییی دوست دختر داری میری خونه یه دختر کوک واقعا برات متاسفم ات نیست من فک ک...
با حرفی که زد دنیا رو سرم خراب شد یعنی چی نیست نذاشتم حرفشو بزنه سریع گفتم..
کوک. ات کجاستتتت(عصبی)
جین. عصبی میشی؟ همش تقصیر توعه
یونگی از اون ور. هیونگ بسه انقدر سرزنشش نکن
یونگی امد گوشی روگرفتو خودش حرف زد
یونگی . کوک همه از دستت عصبی هستیم ولی الان این مهم نیس برو دنبال ات از صبح نیستش به گوشیشم زنگ زدیم جواب نمیده میگه خاموشه
کوک. باشه باشه الان راه میوفتم(تند)
ادامه دارد...
حمایت کنید🥹❤
۵.۹k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.