ادامه نیمه وجود
_بیبی میخوای بریم بوسان؟
+وایییی آرههه
+بریم پیش مامانیییی
_مامان منه هان
+پوففففف
_شوخی کردم عشقم
+عاشقتممم
_من روانیتم
(جونگکوک غصه ی ما ا/ت رو خیلی دوست داشت جوری که اون رو نیمه ی وجودش میدونست و اگر اون نبود جونگکوکی وجود نداشت افسوس که زندگی انقدر بی رحمه افسوس که عمر ما هم انقدر کوتاهه)
_تو راه رفتن به بوسان بودیم که ا/ت گفت
+پشمک اونجاست نکا کن برام میگیری
_کیوت و میخنده
(پشمک شیرینه ولی خوردن پشمک غصه ی ما رو شیرین نمیکنه)
+اوممم چقد خوشمزس
_به منم بده
+بیا بخور
_یه تیکه از پشمک کند و گذاشت تو دهمنم
_حالا که تو بهم دادی خوشمزه تر شد
+میچوسو؟(خنده) (یعنی دیوونه ای، دیوونه شدی؟)
_آره دیوونه ی تو
+:))))))))))
(پرش زمانی بوسان)
(علامت مادر کوک& پدر کوک/)
&سلام دختر قشنگمممم
+سلام مامانیییی
/دخترممم
+سلام باباااا
/آخیششش دختر خوشگلم
_من اینجا شیر موزم؟
&آخخخ پسر دختر کشممم(حققققق)
/پسر خودمه
&اه اه من زاییدمش
+با خنده گفتم بسه دیگه
+کوک دستمو گرفت و رفتیم داخل شام خوردیم و رفتیم تو اتاق قدیمی کوک
+آخییی چه کیوتتتت بودییی
_آره یعنی الان نیستم
من:عررررر از کیوتیت هر کی سر نده خره😂
_آخ اینجا سه سالم بود
+داشتی کون داگ میخوردی؟😂🤦🏻♀️
_بابام افتاده بود دنبالم بچه بیا تو خونه ولی من گوش ندادم بعدش ازم عکس گرفتن
+واییی خدا خیلی کیوتییی
_خب دیگه باید بخوابیم
+خمیازه کشیدم و گفتم
+منم خوابم میاد
_شب بخیر عشقم دوست دارم
شب بخیر کوک من عاشقتم
(فردا صبح)
_ا/ت، ا/ت، ا/تتتتت(داد)
&چیشده پسرم
_مامان ا/ت ا/ت بیدار نمیشه(گریه)
&واییی دخترم دخترم بیدار شو
(کوک به هق هق کردن افتاده بود فقط الان گرمی تن ا/ته اش رو میخواست دوست داشت مثل قبلنا وقتی بیدار میشد ببوسمش وبهش بگه ع ا ش ق ت م پنج حرف شگفت انگیزی که باعث دوباره شعله ور شدن عشق درون جونگکوک میشد)
_ا/تتتتتت(داد و گریه)
_بیدار نشی خودمو میکشممم(داد و گریه)
_ا/تتتت درباره بلند شو به خاطر این حرفم منو بزننن(داد و گریهه)
&پسرم اون دیگه مرده(گریه)
_نههههههه ا/تتت(صدای گرفته و گریه شدید)
__ا/ت رو بلند کردم و بردم رو پشت بوم
_عشقم میخوام بیام پیشت دلم برات تنگ شده
(دست بیجون و سرد ا/ت رو بوسید و دوتاشون رو هول داد تا بیفتن وکوک غصه ی ما از اون دسته هایی بود که خودش رو هم میکشت و اون دنیا با عشقش خوشحال بود)
+کوکیااا چرا اومدی اینجااا زنده بمون به خاطر مننن
_این زنده موندن بدون تو چه ارزشی داره
+گفتم به خاطر من
(علامت دکتر@)
@120
@125
(داشتن به کوک شک الیکتریکی میدادن)
@خسته نباشید بیمار به هوش اومد
+وایییی آرههه
+بریم پیش مامانیییی
_مامان منه هان
+پوففففف
_شوخی کردم عشقم
+عاشقتممم
_من روانیتم
(جونگکوک غصه ی ما ا/ت رو خیلی دوست داشت جوری که اون رو نیمه ی وجودش میدونست و اگر اون نبود جونگکوکی وجود نداشت افسوس که زندگی انقدر بی رحمه افسوس که عمر ما هم انقدر کوتاهه)
_تو راه رفتن به بوسان بودیم که ا/ت گفت
+پشمک اونجاست نکا کن برام میگیری
_کیوت و میخنده
(پشمک شیرینه ولی خوردن پشمک غصه ی ما رو شیرین نمیکنه)
+اوممم چقد خوشمزس
_به منم بده
+بیا بخور
_یه تیکه از پشمک کند و گذاشت تو دهمنم
_حالا که تو بهم دادی خوشمزه تر شد
+میچوسو؟(خنده) (یعنی دیوونه ای، دیوونه شدی؟)
_آره دیوونه ی تو
+:))))))))))
(پرش زمانی بوسان)
(علامت مادر کوک& پدر کوک/)
&سلام دختر قشنگمممم
+سلام مامانیییی
/دخترممم
+سلام باباااا
/آخیششش دختر خوشگلم
_من اینجا شیر موزم؟
&آخخخ پسر دختر کشممم(حققققق)
/پسر خودمه
&اه اه من زاییدمش
+با خنده گفتم بسه دیگه
+کوک دستمو گرفت و رفتیم داخل شام خوردیم و رفتیم تو اتاق قدیمی کوک
+آخییی چه کیوتتتت بودییی
_آره یعنی الان نیستم
من:عررررر از کیوتیت هر کی سر نده خره😂
_آخ اینجا سه سالم بود
+داشتی کون داگ میخوردی؟😂🤦🏻♀️
_بابام افتاده بود دنبالم بچه بیا تو خونه ولی من گوش ندادم بعدش ازم عکس گرفتن
+واییی خدا خیلی کیوتییی
_خب دیگه باید بخوابیم
+خمیازه کشیدم و گفتم
+منم خوابم میاد
_شب بخیر عشقم دوست دارم
شب بخیر کوک من عاشقتم
(فردا صبح)
_ا/ت، ا/ت، ا/تتتتت(داد)
&چیشده پسرم
_مامان ا/ت ا/ت بیدار نمیشه(گریه)
&واییی دخترم دخترم بیدار شو
(کوک به هق هق کردن افتاده بود فقط الان گرمی تن ا/ته اش رو میخواست دوست داشت مثل قبلنا وقتی بیدار میشد ببوسمش وبهش بگه ع ا ش ق ت م پنج حرف شگفت انگیزی که باعث دوباره شعله ور شدن عشق درون جونگکوک میشد)
_ا/تتتتتت(داد و گریه)
_بیدار نشی خودمو میکشممم(داد و گریه)
_ا/تتتت درباره بلند شو به خاطر این حرفم منو بزننن(داد و گریهه)
&پسرم اون دیگه مرده(گریه)
_نههههههه ا/تتت(صدای گرفته و گریه شدید)
__ا/ت رو بلند کردم و بردم رو پشت بوم
_عشقم میخوام بیام پیشت دلم برات تنگ شده
(دست بیجون و سرد ا/ت رو بوسید و دوتاشون رو هول داد تا بیفتن وکوک غصه ی ما از اون دسته هایی بود که خودش رو هم میکشت و اون دنیا با عشقش خوشحال بود)
+کوکیااا چرا اومدی اینجااا زنده بمون به خاطر مننن
_این زنده موندن بدون تو چه ارزشی داره
+گفتم به خاطر من
(علامت دکتر@)
@120
@125
(داشتن به کوک شک الیکتریکی میدادن)
@خسته نباشید بیمار به هوش اومد
۸.۳k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.