آرمی دوست داشتنی فصل دو پارت 10 ادامه
بعد 30 مین رسیدیم که تهیونگ اومد در ماشین رو باز کرد و دستمو گرفت و منو برد
+تهیونگ شی کجا میریم
-الان میبینی
همینجور داشتیم میرفتیم که یه جا دیگ وایسادیم پارچه ای که به چشمم بسته بودو باز کرد و چراغا روشن شد
همه جا با قلبای قرمز و شمع تزئین شده بود من داشتم نگاه میکردم که تهیونگ جلوم زانو زد و یه جعبه رو باز کرد و جلوم گرفت
-کیم هه را ایا حاضری دوست دخترم نباشی و بلکه ملکه قلبم باشی؟
+بلهههه
تهیونگ سریع اومد و لباشو رو لبام گذاشت و بعد دو مین جدا شد
+ممنونم تهیونگ شی
-خواهش میکنم، دوست دارم ارمی دوست داشتنی
+منم دوست دارم بهترین شوهر دنیا
و به خوبی و خوشی زندگی کردند و بعد 5 سال صاحب دوتا بچه شدن یکی پسو و یکی دختر
امیدوارم خوشتون اومده باشه
+تهیونگ شی کجا میریم
-الان میبینی
همینجور داشتیم میرفتیم که یه جا دیگ وایسادیم پارچه ای که به چشمم بسته بودو باز کرد و چراغا روشن شد
همه جا با قلبای قرمز و شمع تزئین شده بود من داشتم نگاه میکردم که تهیونگ جلوم زانو زد و یه جعبه رو باز کرد و جلوم گرفت
-کیم هه را ایا حاضری دوست دخترم نباشی و بلکه ملکه قلبم باشی؟
+بلهههه
تهیونگ سریع اومد و لباشو رو لبام گذاشت و بعد دو مین جدا شد
+ممنونم تهیونگ شی
-خواهش میکنم، دوست دارم ارمی دوست داشتنی
+منم دوست دارم بهترین شوهر دنیا
و به خوبی و خوشی زندگی کردند و بعد 5 سال صاحب دوتا بچه شدن یکی پسو و یکی دختر
امیدوارم خوشتون اومده باشه
۴.۷k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.