p:4
p:4
رفتم تو اشپز خونه که دیدم سوجون امد
+خیلی پرویی تو که واقعا همسرم نیستی
✓هیس الان صدات میره بیرون مامانت میفهمه من برای اینکه نقشه واقعی تر شه اینو گفتم
+باش حالا بیا قهوتو بخور
✓مرسی عزیزم
+یا
✓باش باش شوخی کردم(خنده)
+خو حالا برو از اشپز خونه
✓چرا برم جام خوبه
+سوجون پرو نشو برو بیرون(خنده)
+باش (خنده)
سوجون از اشپز خونه رفت بیرون منم رفتم بیرون رو مبل نشستیم روبه رو مامانم نشسته بودیم
✓ا.ت قهوت عالیه
+مرسی:)
✓:)
از زبان لونا)
لباسمو رو تخت گذاشتم رفتم حمام لباسامو دراوردم وان پر اب کردم رفتم داخل وان نشستم وقتی نشستم اب گرم خورد بع بدنم یه حس خوبی بهم دست داد
چشمام بستم چند دقیقه چشمام بسه بود که حس کردم دست یکی دور کمرم حلقه شد
ترسیدم چشمام باز کردم
=ت....
_هیس فقط تکون نخور
اون صدای جونگکوک بود این امکان نداشت اون هیچ وقت این کارو نکرده بود یا زیاد خورده مسته
خواستم بلند شم
_گفتم تکون نخور
=ولم کن جونگکوک تو مستی
_من چه مست باشم چه نه تو از خداته من اینطوری بغلت کنم
=ولکن فردا باز پشیمون میشی
_محم نیست تهش سرت داد بزنم بشین
=نه
_لونا عصبیم نکن بشین
اگه عصبی میشد بد میشد مجبور شدم بشینم
خواستم بشینم که کشوند افتادم رو پاش
_اینجا جات خوبه
خجالت کشیده بودم که یادم افتاد لختم
سریع از رو پاش بلند شدم
_کی گفت بلند شی (عصبی)
=م. ن من لختم
_منم لختم
نگام بردم رو بدنش که دیدم لخته
=من میرم بیرون
_تو گوه خوردی بتمرگ رو پام که عصبی بشم زندت نمیزارم
=میفهمی من لختم
_چیه نکنه خجالت میکشی ها
=......
_باتوعم جوابمو بده
=اره
_تو زنمی چرا باید خجالت بکشی
=تو تاحالا بدن منو ندیدی من زن کاغذی توعم زن واقعیت نیستم نه من نه تو عاشق هم نیستیم به اجبار خانوادم ازدواج کردیم
_اره من عاشقت نیستم ولی تو حست مثل من نیست تو عاشقمی
=الان ولکن جونگکوک برو از حمام بیرون
_تو کی باشی که به من دستور بدی (عصبی)
=لطفا فردا خودت پشیمون میشی
_نمیشم اگه شدم برای تو بد تموم میشع
=وای خدا(گریه)
_ضعیف (نیش خند)
دیدم از وان بلند شد دوش گرفت رفت بیرون
تا الان لخت جونگکوک ندیده بودم خیلی بدنش قشنگه مخصوصا کمر باریکش تتو هاش
از فکر رفتم بیرون رفتم زیر اب دوش گرفتم حولمو تنم کردم رفتم بیرون دیدم جونگکوک دراز کشیده رو تخت داره سیگارشو میکشه که برگشت به من نگا کرد خجالت کشیدم رفتم رو صندلی نشستم که......
رفتم تو اشپز خونه که دیدم سوجون امد
+خیلی پرویی تو که واقعا همسرم نیستی
✓هیس الان صدات میره بیرون مامانت میفهمه من برای اینکه نقشه واقعی تر شه اینو گفتم
+باش حالا بیا قهوتو بخور
✓مرسی عزیزم
+یا
✓باش باش شوخی کردم(خنده)
+خو حالا برو از اشپز خونه
✓چرا برم جام خوبه
+سوجون پرو نشو برو بیرون(خنده)
+باش (خنده)
سوجون از اشپز خونه رفت بیرون منم رفتم بیرون رو مبل نشستیم روبه رو مامانم نشسته بودیم
✓ا.ت قهوت عالیه
+مرسی:)
✓:)
از زبان لونا)
لباسمو رو تخت گذاشتم رفتم حمام لباسامو دراوردم وان پر اب کردم رفتم داخل وان نشستم وقتی نشستم اب گرم خورد بع بدنم یه حس خوبی بهم دست داد
چشمام بستم چند دقیقه چشمام بسه بود که حس کردم دست یکی دور کمرم حلقه شد
ترسیدم چشمام باز کردم
=ت....
_هیس فقط تکون نخور
اون صدای جونگکوک بود این امکان نداشت اون هیچ وقت این کارو نکرده بود یا زیاد خورده مسته
خواستم بلند شم
_گفتم تکون نخور
=ولم کن جونگکوک تو مستی
_من چه مست باشم چه نه تو از خداته من اینطوری بغلت کنم
=ولکن فردا باز پشیمون میشی
_محم نیست تهش سرت داد بزنم بشین
=نه
_لونا عصبیم نکن بشین
اگه عصبی میشد بد میشد مجبور شدم بشینم
خواستم بشینم که کشوند افتادم رو پاش
_اینجا جات خوبه
خجالت کشیده بودم که یادم افتاد لختم
سریع از رو پاش بلند شدم
_کی گفت بلند شی (عصبی)
=م. ن من لختم
_منم لختم
نگام بردم رو بدنش که دیدم لخته
=من میرم بیرون
_تو گوه خوردی بتمرگ رو پام که عصبی بشم زندت نمیزارم
=میفهمی من لختم
_چیه نکنه خجالت میکشی ها
=......
_باتوعم جوابمو بده
=اره
_تو زنمی چرا باید خجالت بکشی
=تو تاحالا بدن منو ندیدی من زن کاغذی توعم زن واقعیت نیستم نه من نه تو عاشق هم نیستیم به اجبار خانوادم ازدواج کردیم
_اره من عاشقت نیستم ولی تو حست مثل من نیست تو عاشقمی
=الان ولکن جونگکوک برو از حمام بیرون
_تو کی باشی که به من دستور بدی (عصبی)
=لطفا فردا خودت پشیمون میشی
_نمیشم اگه شدم برای تو بد تموم میشع
=وای خدا(گریه)
_ضعیف (نیش خند)
دیدم از وان بلند شد دوش گرفت رفت بیرون
تا الان لخت جونگکوک ندیده بودم خیلی بدنش قشنگه مخصوصا کمر باریکش تتو هاش
از فکر رفتم بیرون رفتم زیر اب دوش گرفتم حولمو تنم کردم رفتم بیرون دیدم جونگکوک دراز کشیده رو تخت داره سیگارشو میکشه که برگشت به من نگا کرد خجالت کشیدم رفتم رو صندلی نشستم که......
۸.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.