وقتی تا لنگ ظهر تمرگیدی
سناریو درخواستی
وقتی ب عنوان عضو هشتم تا لنگ ظهر خوابیدی
-----------------------------
نام
خسته شده بچم....
نام;مطمئنم یکم دیگه ادامه بده رکوردش توی گینس ثبت میشه ....تو میتونی ا/ت ....مطمئنم برای اولین بار تو ی چیزی اول میشی
همونطور ک داره از اتاق بیرون میره سرشو تکون میده...
+خدایا من وقتی برم سربازی این دختر میرینه تو سابقه ی بی تی اس
----------------------
جین
+ا/تتتتتتت پاشو بیا ناهارتو کوفت کنن جنگ جهانی سوم شروع شدههههههههه
در حال کشیدن پتو از روت
ا/ت; ولم کن مفسد فی الرض لباس تنم نیسسسسسس
+پاشو احمق ....ما بریم سربازی هم تو میخوای همینجوری بتمرگی هیچ گوهی نخوری؟
---------------------
یونگی
در اتاقو باز میکنه میاد ی نگاه بهت میندازه ک چجوری مچاله شدی و پتو رو بغل کردی ....ب کیوتیت لبخند میزنه و سرشو میندازه پایین و از اتاق میره
+مطمئنم یکم دیگه ادامه بده کپک میزنه ( با تشکر از اجیم ک هر موقع خوابم اینو بهم میگه)خوشبحالش من باید تو سربازی جون بکنم اونوقت این مارمولک راحت میگیره میخوابه
-----------------------------
هوپ
ب زور بیدارت میکنه و روی تخت کنارت میشینه در حالی ک تو داری سعی میکنی چشاتو با انگشتات باز کنی ....ب قیافت میخنده
+مطمئنم وقتی بریم سربازی هم همینقدر بیخیال تا 2025 میخوابی ....نه خیر دختر وقتی ما نیستیم تو باید جامونو بگیری و ارمی ها رو خوشحال کنی
---------------------------
هم اگنون ......
مکنه لاین .....
در اتاق ب شدت کوبیده میشه و جونگ کوک و تهیونگ و جیمین همه با ساز الات موسیقی دست ساز و قابلمه هایی ک یواشکی از جین هیونگ قرض گرفتن وارد میشوند .....
کوک; (درحالی ک داره ملاقه رو محکم ب پشت قابلمه ی عزیز دردونه ی جین میزنه); whats up koreaaaaaa? ( چ خبرا کره؟)
تهیونگ در حال داد زدن با تموم وجود و اونوسط جیمین داره پاهای تو رو میکشه تا از وسط تخت با مغز میخوری زمین و همون ی ذره عقلی ک توی سرت بود نیز میپرد ....
ا/ت; پدرصگا گمشین بیروووووووون....دماغم صاف شد ...اخ دماغ قشنگمم اخخخخ
یهویی جین از ناکجا اباد ظاهر میشه
جین; جئون جانگ کوکککککککککککک اووووون قابلمه ی منههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
( با تشکر از تعقیب کنندگان پیج ک مارا در این سناریو همراهی کردند ....ی فاتحه بفرستید دوزتان بشه توشه ی اخرتتون)
وقتی ب عنوان عضو هشتم تا لنگ ظهر خوابیدی
-----------------------------
نام
خسته شده بچم....
نام;مطمئنم یکم دیگه ادامه بده رکوردش توی گینس ثبت میشه ....تو میتونی ا/ت ....مطمئنم برای اولین بار تو ی چیزی اول میشی
همونطور ک داره از اتاق بیرون میره سرشو تکون میده...
+خدایا من وقتی برم سربازی این دختر میرینه تو سابقه ی بی تی اس
----------------------
جین
+ا/تتتتتتت پاشو بیا ناهارتو کوفت کنن جنگ جهانی سوم شروع شدههههههههه
در حال کشیدن پتو از روت
ا/ت; ولم کن مفسد فی الرض لباس تنم نیسسسسسس
+پاشو احمق ....ما بریم سربازی هم تو میخوای همینجوری بتمرگی هیچ گوهی نخوری؟
---------------------
یونگی
در اتاقو باز میکنه میاد ی نگاه بهت میندازه ک چجوری مچاله شدی و پتو رو بغل کردی ....ب کیوتیت لبخند میزنه و سرشو میندازه پایین و از اتاق میره
+مطمئنم یکم دیگه ادامه بده کپک میزنه ( با تشکر از اجیم ک هر موقع خوابم اینو بهم میگه)خوشبحالش من باید تو سربازی جون بکنم اونوقت این مارمولک راحت میگیره میخوابه
-----------------------------
هوپ
ب زور بیدارت میکنه و روی تخت کنارت میشینه در حالی ک تو داری سعی میکنی چشاتو با انگشتات باز کنی ....ب قیافت میخنده
+مطمئنم وقتی بریم سربازی هم همینقدر بیخیال تا 2025 میخوابی ....نه خیر دختر وقتی ما نیستیم تو باید جامونو بگیری و ارمی ها رو خوشحال کنی
---------------------------
هم اگنون ......
مکنه لاین .....
در اتاق ب شدت کوبیده میشه و جونگ کوک و تهیونگ و جیمین همه با ساز الات موسیقی دست ساز و قابلمه هایی ک یواشکی از جین هیونگ قرض گرفتن وارد میشوند .....
کوک; (درحالی ک داره ملاقه رو محکم ب پشت قابلمه ی عزیز دردونه ی جین میزنه); whats up koreaaaaaa? ( چ خبرا کره؟)
تهیونگ در حال داد زدن با تموم وجود و اونوسط جیمین داره پاهای تو رو میکشه تا از وسط تخت با مغز میخوری زمین و همون ی ذره عقلی ک توی سرت بود نیز میپرد ....
ا/ت; پدرصگا گمشین بیروووووووون....دماغم صاف شد ...اخ دماغ قشنگمم اخخخخ
یهویی جین از ناکجا اباد ظاهر میشه
جین; جئون جانگ کوکککککککککککک اووووون قابلمه ی منههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
( با تشکر از تعقیب کنندگان پیج ک مارا در این سناریو همراهی کردند ....ی فاتحه بفرستید دوزتان بشه توشه ی اخرتتون)
۱۶.۸k
۲۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.