Daddy part = 1

تازه مدرسم تموم شده بود دانشگاه نرفتم تو یه کمپانی کار آموزی رو شروع کردم بعد چند ماه اومدم بیرون کار آموزیم تموم شد امروز زود از کمپانی اومدم بیرون کار زیاد نداشتیم داشتم از یه کوچه رد می شدم که یه صدایی اومد شبیح صدای ناله بود گفتم شاید صدای گر به ای چیزی باشه ولی باز شنیدم رفتم سمت کوچه بغلی یه دیواری بود که انگار نصفش ریخته بود از دیوار اون ورو نگاه کردم دیدم یه پسره افتاده رو زمین اون یکی دیگه هم دستش اسلحس بالا سره اونه اونی که اسلحه دستش بود یه لگد زد به پسره بد بهش شلیک کرد صدای شلیک خیلی بلند بود اما بلند تر از اون صدای ناله ی پسره بود خیلی حالم بد شد که گریم گرفت جلوی دهنمو گرفتم که صدام در نیاد همون دیقه گوشیم خورد زمین بد خم شدم که بر دارم وقتی بلند شدم دیدم اونی که اسلحه داشت نیست هر چی با چشم دنبالش گشتم دیدم نیس یکی اومد از پشت کمرمو گرفت صورتشو گذاشت رو شونم
دنبال من میگردی بیبی گرل = بنگ چان
میخام برم خو.... خونه = ته مو
صب کن بیبی گرل تازه دیدمت = بنگ چان
قول میدم به کسی چیزی نگم بزار برم = ته مو
ببین تو دیدی که الان سر اون چه بلایی آوردم نه = بنگ چان
اره = ته مو
اگه میخای این بلا رو سرت نیارم پس بامن میای وگرنه که میتونی بری ولی قبلش یه اتفاقی برات میوفته = بنگ چان
دستمو کشید سفت گرفتو با خوش کشید خیلی تند راه می‌رفت نمی تونستم خودمو کنترل کنم خوردم زمین و غش کردم