پارت : ۲
پارت : ۲
خیانت
پرش زمانی به صبح
(نکنه : بچه ها مامان بابای ا.ت تو ترکیه زندگی میکنن و دو رگه هستن ترک و کره ای )
صبح که بلند شدم دیدیم فیلیکس رفته
و گوشیم زنگ میخوره اوما بود(مامان)
مکالمه :
+سلام مامان
_سلام دختر عزیزم
دخترم باید بیای ترکیه برای چند روز
+ چرا مامان اتفاقی افتاده
_نه دخترم دخترم عروسی پسر عموتع
+آخه مامان جان فیلیکس تازه از شرکت رفته اوکی میدونم شرکت برای خودشه اما نمیتونه بیاد
_خوب خودت بیا
+ اگه فیلیکس گزاشت چشم
(خداحافظی کردن)
پرش زمانی شب که فیلیکس اومده و شام خوردن
ا.ت : فیلیکس
فیلیکس: بله
ا.ت: میدونم تازه رفتیم ترکیه ولی عروسی پسر عموممه اگه نمیتونی بیای میشه بزاری من برم
فیلیکس: باشه برو ولی حواست به خودت باشه
ا.ت : باشه مرسی (تعجب کردم گزاشت اخه فیلیکس خیلی روم حساسه (فکر ا.ت))
پرش زمانی به روزی که میخوام برم:
خیانت
پرش زمانی به صبح
(نکنه : بچه ها مامان بابای ا.ت تو ترکیه زندگی میکنن و دو رگه هستن ترک و کره ای )
صبح که بلند شدم دیدیم فیلیکس رفته
و گوشیم زنگ میخوره اوما بود(مامان)
مکالمه :
+سلام مامان
_سلام دختر عزیزم
دخترم باید بیای ترکیه برای چند روز
+ چرا مامان اتفاقی افتاده
_نه دخترم دخترم عروسی پسر عموتع
+آخه مامان جان فیلیکس تازه از شرکت رفته اوکی میدونم شرکت برای خودشه اما نمیتونه بیاد
_خوب خودت بیا
+ اگه فیلیکس گزاشت چشم
(خداحافظی کردن)
پرش زمانی شب که فیلیکس اومده و شام خوردن
ا.ت : فیلیکس
فیلیکس: بله
ا.ت: میدونم تازه رفتیم ترکیه ولی عروسی پسر عموممه اگه نمیتونی بیای میشه بزاری من برم
فیلیکس: باشه برو ولی حواست به خودت باشه
ا.ت : باشه مرسی (تعجب کردم گزاشت اخه فیلیکس خیلی روم حساسه (فکر ا.ت))
پرش زمانی به روزی که میخوام برم:
۲۲.۶k
۱۷ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.