مافیای سرد
پارت 5
داشتم از اون محوطه دور میشدم که یه ون سیاه جلوم وایستاد یه من ازش
اومد بیرون چی اون ... اون ته بود چطوری انقدر سریع با یه ون اومد اینجا
€ خب بیبی گرل بهتره زودتر با من بیای مگر نه بد میبینی ( عصبانی )
× هه ... عمراً اگه با تو بیام ( داد )
€ خودت خواستی
یهو اومد سمتم و یه دستمال گذاشت رو دهنم هرچی تقلا کردم نشد و سیاهی ...
( مدتی بعد )
به هوش اومدم ... اینجا کجاست ...
× هی ... یکی کمک کنهههههههههه
€ هوی آروم باش گوشم کر شد
× ( جیغغغغغغغغغغ )
€ ای بابا آروم دیگه ( داد )
× تهیونگ ولم کن تورو خدا ولم کن ( گریه )
€ هه .... تو حالا حالا ها اینجا میمونی ... به برده گی مننننننن
داشتم از اون محوطه دور میشدم که یه ون سیاه جلوم وایستاد یه من ازش
اومد بیرون چی اون ... اون ته بود چطوری انقدر سریع با یه ون اومد اینجا
€ خب بیبی گرل بهتره زودتر با من بیای مگر نه بد میبینی ( عصبانی )
× هه ... عمراً اگه با تو بیام ( داد )
€ خودت خواستی
یهو اومد سمتم و یه دستمال گذاشت رو دهنم هرچی تقلا کردم نشد و سیاهی ...
( مدتی بعد )
به هوش اومدم ... اینجا کجاست ...
× هی ... یکی کمک کنهههههههههه
€ هوی آروم باش گوشم کر شد
× ( جیغغغغغغغغغغ )
€ ای بابا آروم دیگه ( داد )
× تهیونگ ولم کن تورو خدا ولم کن ( گریه )
€ هه .... تو حالا حالا ها اینجا میمونی ... به برده گی مننننننن
۱۳۹
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.