وقتی که میان خونه و میبینن داری تلاش میکنی خودتو به زور د
وقتی که میان خونه و میبینن داری تلاش میکنی خودتو به زور داخل یه چمدون جا کنی
جین: ببین تو کارت از دعا کردن گذشته باید سریع ببرمت دکتر
یونگی: بیب من از تو قطع امید کردم
نامجون: به خدا برات بلیط میخرم بیب نمیخواد خودتو به زور داخل این جا کنی
هوسوک: میفهمه که بازیت گرفته و خودشم یه چمدون بر میداره و سعی میکنه خودشو به زور جا بده داخلش(کیوتتت)
جیمین: از داخل چمدون بلندت میکنه و آروم لباشو میذاره رو لبات(کوفتت بشه)
تهیونگ: میاد زیپ چمدونو میبنده
_تهیونگگگگگگ
زیپ چمدونو باز میکنه و کل خونه رو با دمپایی دنبالش میکنی
جونگکوک: خیلی کیوت میخنده که خودت میای بیرون و بغلش میکنی (ایی مرگگگگ)
جین: ببین تو کارت از دعا کردن گذشته باید سریع ببرمت دکتر
یونگی: بیب من از تو قطع امید کردم
نامجون: به خدا برات بلیط میخرم بیب نمیخواد خودتو به زور داخل این جا کنی
هوسوک: میفهمه که بازیت گرفته و خودشم یه چمدون بر میداره و سعی میکنه خودشو به زور جا بده داخلش(کیوتتت)
جیمین: از داخل چمدون بلندت میکنه و آروم لباشو میذاره رو لبات(کوفتت بشه)
تهیونگ: میاد زیپ چمدونو میبنده
_تهیونگگگگگگ
زیپ چمدونو باز میکنه و کل خونه رو با دمپایی دنبالش میکنی
جونگکوک: خیلی کیوت میخنده که خودت میای بیرون و بغلش میکنی (ایی مرگگگگ)
۲۰.۷k
۰۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.