وقتی استادت بود...
رفتم جلوی در دیدم ته نمیاد!
+تهیونگ؟بیا دیگه...
دیدم پیشونیش عرق کرده و داره میلرزه.....
_ن....نمیتونم....
+چی شدد؟
_دستتو گذاشتی روش!
ب...ب..بدتر شدد!
دلم نمیومد بیشتر از این عذابش بدم!
با اون موهای فرفریش خیلی بامزه و از یه طرف هات شده بود.....
+اخه الان؟
میزاشتی واسه شب....
_ا...اگه تو نمیخوای اشکال....ن...نداره!
میتونی بری....
خودش خوب میشه....
دلم بهش سوخت....
خیلی مهربون بود...
اگه قبول نمیکردم واقعااا نامردی بود!
اه واسه شب چقدر برنامه داشتم!
_عا...عاح...ب...برو بیرون!
+ول...
_برووو(داد)
با دادش از اتاق اومدم بیرون....
بزار به لیوان براش آب ببرم...
یه لیوان آب خنک ریختم و براش بردم....
در اتاق و که باز کردم دیدم صورتش قرمز شده ....
و قطره های رو پیشونیش بیشتر.....
+ته؟
_چرا اومدی؟؟
میخوای عذاب کشیدن منو ببینی!
+اینو بخور...
بعدش من هستم باهات!
اگه بخوای(سرشو میندازه پایین)
_چی؟عاح...
رفتم رو پاش نشستم که نالش بلند شد و سرش به عقب پرتاب شد!...
_ن..نکن...
و شروع کردم به بوسیدنش!
لباش میلرزیدن!
احساس میکردم اگه بیشتر طولش بدم اتفاق بری براش میوفته....
جاهامون عوض شد و الان من زیرش بودم...
فقط یه تیشرت تنم بود و یه شورتک!
اونم با یه باکسر بود....
میتونستم بر آمدگی عضوشو رو شکمم حس کنم.....
_اجازه هست؟
+بلههه!
...........
۲ساعت گذشت و ۶ راند زیرش بودم!
_خوبی؟
+اوهوم(بیحال)
+تهیونگ؟بیا دیگه...
دیدم پیشونیش عرق کرده و داره میلرزه.....
_ن....نمیتونم....
+چی شدد؟
_دستتو گذاشتی روش!
ب...ب..بدتر شدد!
دلم نمیومد بیشتر از این عذابش بدم!
با اون موهای فرفریش خیلی بامزه و از یه طرف هات شده بود.....
+اخه الان؟
میزاشتی واسه شب....
_ا...اگه تو نمیخوای اشکال....ن...نداره!
میتونی بری....
خودش خوب میشه....
دلم بهش سوخت....
خیلی مهربون بود...
اگه قبول نمیکردم واقعااا نامردی بود!
اه واسه شب چقدر برنامه داشتم!
_عا...عاح...ب...برو بیرون!
+ول...
_برووو(داد)
با دادش از اتاق اومدم بیرون....
بزار به لیوان براش آب ببرم...
یه لیوان آب خنک ریختم و براش بردم....
در اتاق و که باز کردم دیدم صورتش قرمز شده ....
و قطره های رو پیشونیش بیشتر.....
+ته؟
_چرا اومدی؟؟
میخوای عذاب کشیدن منو ببینی!
+اینو بخور...
بعدش من هستم باهات!
اگه بخوای(سرشو میندازه پایین)
_چی؟عاح...
رفتم رو پاش نشستم که نالش بلند شد و سرش به عقب پرتاب شد!...
_ن..نکن...
و شروع کردم به بوسیدنش!
لباش میلرزیدن!
احساس میکردم اگه بیشتر طولش بدم اتفاق بری براش میوفته....
جاهامون عوض شد و الان من زیرش بودم...
فقط یه تیشرت تنم بود و یه شورتک!
اونم با یه باکسر بود....
میتونستم بر آمدگی عضوشو رو شکمم حس کنم.....
_اجازه هست؟
+بلههه!
...........
۲ساعت گذشت و ۶ راند زیرش بودم!
_خوبی؟
+اوهوم(بیحال)
۳۱.۲k
۱۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.