تکپارتی سونگمین: وقتی همش سرش تو گوشیه و...
تکپارتی سونگمین: وقتی همش سرش تو گوشیه و...
نگاهی به اطرافت کردی همه جا پر سکوت بود جز خنده های سونگمین
این چند وقت همش سرش تو اینیستا بود و اصلا بهت توجهی نمیکرد از این موضوع ناراحت بودی
میخواستی مثل قبل بهت اهمیت بده
رفتی پیشش با دیدنت گوشیو نشونت داد
سونگمین:ا.تت خوب شد اومدی..اینو ببین..(خنده)
نگاهتو به گوشی دادی
و بعد دوباره مثل چند لحظه پیش خیره شد به گوشیش
بالشو از بغلش دراوردی و رفتی روی پاهاش نشستی
از حرکتت تعجب کرد زیاد اینجور حرکتایی نمیکردی
و با اخم کیوتی بهش نگاه میکردی
سونگمین:چیزی شده
سرتو به معنی اره تکون دادی
شونگمین:چیشده
ا.ت:یااا سونگمینااا از وقتی که مرخصی گرفتی سرت گوشیه اصلا بهم توجه نمیکنییی
برای کیوت بودنت لبخندی میزنه
سونگمین:پس دلت توجهمو میخواد
ا.ت:هوممم
با یه حرکت تورو تو کاناپه انداخت و روت خیمه زد
ا.ت:هعیی منظورم اینجور توجهی نبوددد
شونگمین:مشکلش چیه،عزیزم ببخشید اگه ناراحتت کردم
و اروم خم شد و لباشو به لبات کبوند و یه مک کوچیکی ازشون گرفت.
(و کارتون به اتاق خواب کشید و ان شب مامان بابا شدین:)))
نگاهی به اطرافت کردی همه جا پر سکوت بود جز خنده های سونگمین
این چند وقت همش سرش تو اینیستا بود و اصلا بهت توجهی نمیکرد از این موضوع ناراحت بودی
میخواستی مثل قبل بهت اهمیت بده
رفتی پیشش با دیدنت گوشیو نشونت داد
سونگمین:ا.تت خوب شد اومدی..اینو ببین..(خنده)
نگاهتو به گوشی دادی
و بعد دوباره مثل چند لحظه پیش خیره شد به گوشیش
بالشو از بغلش دراوردی و رفتی روی پاهاش نشستی
از حرکتت تعجب کرد زیاد اینجور حرکتایی نمیکردی
و با اخم کیوتی بهش نگاه میکردی
سونگمین:چیزی شده
سرتو به معنی اره تکون دادی
شونگمین:چیشده
ا.ت:یااا سونگمینااا از وقتی که مرخصی گرفتی سرت گوشیه اصلا بهم توجه نمیکنییی
برای کیوت بودنت لبخندی میزنه
سونگمین:پس دلت توجهمو میخواد
ا.ت:هوممم
با یه حرکت تورو تو کاناپه انداخت و روت خیمه زد
ا.ت:هعیی منظورم اینجور توجهی نبوددد
شونگمین:مشکلش چیه،عزیزم ببخشید اگه ناراحتت کردم
و اروم خم شد و لباشو به لبات کبوند و یه مک کوچیکی ازشون گرفت.
(و کارتون به اتاق خواب کشید و ان شب مامان بابا شدین:)))
۱۵.۲k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.