رییس من
رییس من
پارت 19
ویو ا.ت
دیدم منو چسبوند به خودش بعد
ا.ت:کوک؟
کوک:.......(خوابه)
ا.ت:ددی(بسیار آرومم)
کوک:......
ویو ا.ت
دیدم خوابه اینطرفی شدم محو صورتش شدم ، رفتم که به بدنش رسیدم سیکس پک هاش، وایییی تحریک شدم، بهشون دست زدم
ویو کوک
داشت صدام میکرد من که چشم رو هم گزاشتم خوابیدم تا اینکه حس کردم یکی به سیکس پک هام دست زد، آروم چشامو باز کردم
کوک:(پوزخند صدا دار)
ا.ت:(خجالت کشیدم رفت زیر پتو )
کوک:بیا بالا، ددی میخواد ببینه بیبی گرل
راوی
تو همین لحظه ساعت 7 صبح صدای در اومد و کی بود؟اجویاااا(اگر نمیدونید پارت 8 رو بخونید) ویو کوک
دیدم صدای در اومد رفتم دم پنجره دیدم بادیگارد ها از منم سالم تر بودن سریع لباس پوشیدم رفتم پایین اجویا بود
ویو ا.ت
دیدم کوک پاشد رفت پنجره دید و لباس پوشید ورفت پایین....
پارت 19
ویو ا.ت
دیدم منو چسبوند به خودش بعد
ا.ت:کوک؟
کوک:.......(خوابه)
ا.ت:ددی(بسیار آرومم)
کوک:......
ویو ا.ت
دیدم خوابه اینطرفی شدم محو صورتش شدم ، رفتم که به بدنش رسیدم سیکس پک هاش، وایییی تحریک شدم، بهشون دست زدم
ویو کوک
داشت صدام میکرد من که چشم رو هم گزاشتم خوابیدم تا اینکه حس کردم یکی به سیکس پک هام دست زد، آروم چشامو باز کردم
کوک:(پوزخند صدا دار)
ا.ت:(خجالت کشیدم رفت زیر پتو )
کوک:بیا بالا، ددی میخواد ببینه بیبی گرل
راوی
تو همین لحظه ساعت 7 صبح صدای در اومد و کی بود؟اجویاااا(اگر نمیدونید پارت 8 رو بخونید) ویو کوک
دیدم صدای در اومد رفتم دم پنجره دیدم بادیگارد ها از منم سالم تر بودن سریع لباس پوشیدم رفتم پایین اجویا بود
ویو ا.ت
دیدم کوک پاشد رفت پنجره دید و لباس پوشید ورفت پایین....
۶.۷k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.