بهای قمار part 1
بهای قمار
پارت 1
لیرا لیوان شیشه ای الکلو روی میز کوبید ....
- بیشتر بریز تدی
/ بسه دیگه لیرا ... بزن بیرون امروز قراره یکی از بزرگترین مافیا های کره بیان اینجا خطرناکه برات !
- وااای اون چشم بادومیای زرد پوست ترس دارن اخه ! حالا اگه میگفتی مافیای ایتالیایی ... اسپانیایی جایی میرفتم ولی اینا ...
/ لیرا اینا واقعا خطرناکن
- بسه تدی ! تو هر سری هر وقت مافیا ها میان منو قایم میکنی ...
/ من فقط نگرانتم
- تو مثل پدرمی معلومه که میدونم نگرانمی !
/ خوبه که میدونی ... حالاعم جمع کن برا چن ساعت از این قمار خونه بزن بیرون !
- تدی من الان 18 سالمهه خودم میتونم از خودم مراقبت کنم ...
پسری کنار لیرا نشست و گفت : چطوری خوشکله ؟
لیرا لگدی رو نثار پسر کرد و پرتش کرد رو زمین و همه براش دست زدن
$ دس خوش دختر
& تدی بزار بمونه اون حواسش به خودش هس
/ اخه....
- نگران نباش اونا یه مشت زرد پوست بیش نیستن !
تدی شیشه الکل رو توی لیوان لیرا خالی کرد
/ ولی ب یه شرط ...
- چون تو منو بزرگ کردی هر چی بگی قبوله
/ باهاش بحث یا گفت و گو نمیکنی ! در هیچ حالتی !
- هه یه درصد فک کن من به اون چین چانگیا رو بدم !
/ خوبه ! در ضمن باهاشون قمار هم نمیکنی !
- نهههه لطفااا اینو دیگه نههه !
/ باید اول ببینم وضعشون چطوری اگه خوب بود اجازه داری
- هوووم ممنون تدی !
چن دقیقه بعد زنگوله در قمار خونه به صدا در اومد و افراد مافیای کره ای وارد شدن ...
لیرا با غرور و پوزخند گفت
- یاااا نگاشون کن چ خوشکلم هستن !
/ یا لیرا اینا زبونتو بلدن زر نزن
- تدیی
/ لیرا اگه میخای بمونی به حرفم گوش کن
- باشششه
همون موقع پشت سر اون سه تا مرد کره ای جان وارد قمار خونه شد
- عه چه خبر اقای بازنده
علامت جان *
* بشین سر جات ایندفعه شکستت میدم
- باشه بیا ببینیم و تعریف کنیم !
لیرا روی یکی از میزای قمار خونه نشست
- تدی میتونم با جان قمار کنم ؟
/ جان ؟ اره
- ممنون
* چ بچه ننه از تدی اجازه میگیری ؟
- هه سزای حرفتو تو قمار پس میدی پسره ی احمق
چند تا مافیای کره ای دور میزی که دقیقا کنار میز لورا و جین بود نشستن ...
یکیشون داد زد
+ بهترین قمار بازتونو بفرستین ...
همه به سمت تدی و لیرا انگشت گرفتن
+ من با دخترا بازی نمیکنم ... تو بیا !
و به تدی اشاره کرد
لیرا چشم و ابرویی نازک کرد و به بازیش به جان ادامه داد
- شرمنده مایل نیستم
مرد عصبانی شد اما چیزی نگفت ... و بعد دوباره گفت
+ کس دیگه ای نیست ؟
هیچ کس جواب نداد
+ نمیدونستم امریکایی ها انقد ترسوئن
لیرا که صبرش تموم شده بود همونطور ک با ژپوند ( وسیله قمار شبیه سکه ست ) ور میرفت جواب داد
- ترسو نیستن وقتشونو تلف نمیکنن
پوزخندی نثارش کرد !
+ هه یه دختر قمار باز چ حرفاییم بلدع !
- تازه بازیمو ندیدی !
لیرا بی توجه به چشمای نگران تدی که سرزنشش میکرد به بازیش با جان ادامه داد ...
- جان کل ژپونداتو باختی بکش کنار !
جان ک از شک دهنش باز مونده بود ... جواب داد
* کااافیییهه غلط کردم
- هر دفعه همینو میگی و پوزخندی نثار جان کرد ....
پارت 1
لیرا لیوان شیشه ای الکلو روی میز کوبید ....
- بیشتر بریز تدی
/ بسه دیگه لیرا ... بزن بیرون امروز قراره یکی از بزرگترین مافیا های کره بیان اینجا خطرناکه برات !
- وااای اون چشم بادومیای زرد پوست ترس دارن اخه ! حالا اگه میگفتی مافیای ایتالیایی ... اسپانیایی جایی میرفتم ولی اینا ...
/ لیرا اینا واقعا خطرناکن
- بسه تدی ! تو هر سری هر وقت مافیا ها میان منو قایم میکنی ...
/ من فقط نگرانتم
- تو مثل پدرمی معلومه که میدونم نگرانمی !
/ خوبه که میدونی ... حالاعم جمع کن برا چن ساعت از این قمار خونه بزن بیرون !
- تدی من الان 18 سالمهه خودم میتونم از خودم مراقبت کنم ...
پسری کنار لیرا نشست و گفت : چطوری خوشکله ؟
لیرا لگدی رو نثار پسر کرد و پرتش کرد رو زمین و همه براش دست زدن
$ دس خوش دختر
& تدی بزار بمونه اون حواسش به خودش هس
/ اخه....
- نگران نباش اونا یه مشت زرد پوست بیش نیستن !
تدی شیشه الکل رو توی لیوان لیرا خالی کرد
/ ولی ب یه شرط ...
- چون تو منو بزرگ کردی هر چی بگی قبوله
/ باهاش بحث یا گفت و گو نمیکنی ! در هیچ حالتی !
- هه یه درصد فک کن من به اون چین چانگیا رو بدم !
/ خوبه ! در ضمن باهاشون قمار هم نمیکنی !
- نهههه لطفااا اینو دیگه نههه !
/ باید اول ببینم وضعشون چطوری اگه خوب بود اجازه داری
- هوووم ممنون تدی !
چن دقیقه بعد زنگوله در قمار خونه به صدا در اومد و افراد مافیای کره ای وارد شدن ...
لیرا با غرور و پوزخند گفت
- یاااا نگاشون کن چ خوشکلم هستن !
/ یا لیرا اینا زبونتو بلدن زر نزن
- تدیی
/ لیرا اگه میخای بمونی به حرفم گوش کن
- باشششه
همون موقع پشت سر اون سه تا مرد کره ای جان وارد قمار خونه شد
- عه چه خبر اقای بازنده
علامت جان *
* بشین سر جات ایندفعه شکستت میدم
- باشه بیا ببینیم و تعریف کنیم !
لیرا روی یکی از میزای قمار خونه نشست
- تدی میتونم با جان قمار کنم ؟
/ جان ؟ اره
- ممنون
* چ بچه ننه از تدی اجازه میگیری ؟
- هه سزای حرفتو تو قمار پس میدی پسره ی احمق
چند تا مافیای کره ای دور میزی که دقیقا کنار میز لورا و جین بود نشستن ...
یکیشون داد زد
+ بهترین قمار بازتونو بفرستین ...
همه به سمت تدی و لیرا انگشت گرفتن
+ من با دخترا بازی نمیکنم ... تو بیا !
و به تدی اشاره کرد
لیرا چشم و ابرویی نازک کرد و به بازیش به جان ادامه داد
- شرمنده مایل نیستم
مرد عصبانی شد اما چیزی نگفت ... و بعد دوباره گفت
+ کس دیگه ای نیست ؟
هیچ کس جواب نداد
+ نمیدونستم امریکایی ها انقد ترسوئن
لیرا که صبرش تموم شده بود همونطور ک با ژپوند ( وسیله قمار شبیه سکه ست ) ور میرفت جواب داد
- ترسو نیستن وقتشونو تلف نمیکنن
پوزخندی نثارش کرد !
+ هه یه دختر قمار باز چ حرفاییم بلدع !
- تازه بازیمو ندیدی !
لیرا بی توجه به چشمای نگران تدی که سرزنشش میکرد به بازیش با جان ادامه داد ...
- جان کل ژپونداتو باختی بکش کنار !
جان ک از شک دهنش باز مونده بود ... جواب داد
* کااافیییهه غلط کردم
- هر دفعه همینو میگی و پوزخندی نثار جان کرد ....
۴۶.۸k
۰۲ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.