پارت 9
پارت 9
3 سال بعد
ا. ت ویو
منو کوک تا الان راحت زندگی کردیم البته تا دیروز
دیروز زنی به اسم فلورا اومد عمارت من ازش بدم میومد اما کوک نه اتفاقا انگار از نظرش زنه خوبی بود منم حسودی کردم بلاخره منو کوک 2 ساله ازدواج کردیم و زنیکه هم خودشو هی به کوک میچسبونه به من چشم قره میره کلا رو مخمه
⟭بچه ها از این به بعد اسم ا. ت رو میزارم لورا ⟬
کوک ویو
لورا خیلی عجیب رفتار میکرد انگار حسودی میکنه خب حق داره یه زن خوشگلتر و خوش اندام تر از خودش اینجاس انقدر خوبه که حاضرم باهاش یه رابطه داشته باشم خیلی خوبه اما اومید وارم لورا نفهمه
چون بد میشه
3 سال بعد
ا. ت ویو
منو کوک تا الان راحت زندگی کردیم البته تا دیروز
دیروز زنی به اسم فلورا اومد عمارت من ازش بدم میومد اما کوک نه اتفاقا انگار از نظرش زنه خوبی بود منم حسودی کردم بلاخره منو کوک 2 ساله ازدواج کردیم و زنیکه هم خودشو هی به کوک میچسبونه به من چشم قره میره کلا رو مخمه
⟭بچه ها از این به بعد اسم ا. ت رو میزارم لورا ⟬
کوک ویو
لورا خیلی عجیب رفتار میکرد انگار حسودی میکنه خب حق داره یه زن خوشگلتر و خوش اندام تر از خودش اینجاس انقدر خوبه که حاضرم باهاش یه رابطه داشته باشم خیلی خوبه اما اومید وارم لورا نفهمه
چون بد میشه
۶.۶k
۰۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.