چندپارتی✨ p:2(آخر)
وقتی حالت بد بودو...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفتم سمتشو نشستم و دستمو روی دستاش گذاشتم...
ج:هه سو؟...چیزی شده؟چرا گریه میکنی؟(آروم)
ه:هقق...ا.اون دختره مانا...هق.گف..من... اضافیم...
ج: مگه چیشده؟
ه:هق..نمدونم..زنگ زدم...برداشت گفت...
(فلش بگ مکالمه مانا و هه سو که حرفای هه سوام میشه)
بلند شدم و به مانا زنگ زدم دلم خیلی واسش تنگ شده بود...بعد چند بوق برداشت..خندیدم..
ه: ا..
هنوز حرفم تموم نشده بود که...
م: واس چی زنگ زدی هاااا؟ ازت متنفرم..دست از سرم بردار...نمیخوام بهم زنگ بزنی...باعث شی زندگیم نابود شه...تو اضافی فهمیدی؟ جیهوپه که تحملت میکنه!...گمشو...(باداد)
بعد گوشیو قط کرد...
پایان..
دختره بی عرضه نمیدونم با چه جرعتی زنگ زده و به عشقم این حرفیو زده...
ج:سانشاینم؟تو اضافی نیستی... تو فوق العاده ترین بخش زندگیمی.
ه:و.واقعا؟
سمتم برگشت و با چشمای اشکیش نگام کرد..خندیدم...
ج: اوهوم...حالام اشکاتو واس یه کس بی ارزش نریز...
هه سو خندید...
از کیوتیش لبخندی زدم و بویه ای روی ل.ب.اش کاشتم...
ج:دوست دارم زنگی من!
ه: منم!
و بعد هه سو سرشو روی شونه جیهوپ گذاشت و به تلویزیون خیره شدند..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میدونم چرت شد...
ببخشید دیر پارت گذاشتم🎀
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفتم سمتشو نشستم و دستمو روی دستاش گذاشتم...
ج:هه سو؟...چیزی شده؟چرا گریه میکنی؟(آروم)
ه:هقق...ا.اون دختره مانا...هق.گف..من... اضافیم...
ج: مگه چیشده؟
ه:هق..نمدونم..زنگ زدم...برداشت گفت...
(فلش بگ مکالمه مانا و هه سو که حرفای هه سوام میشه)
بلند شدم و به مانا زنگ زدم دلم خیلی واسش تنگ شده بود...بعد چند بوق برداشت..خندیدم..
ه: ا..
هنوز حرفم تموم نشده بود که...
م: واس چی زنگ زدی هاااا؟ ازت متنفرم..دست از سرم بردار...نمیخوام بهم زنگ بزنی...باعث شی زندگیم نابود شه...تو اضافی فهمیدی؟ جیهوپه که تحملت میکنه!...گمشو...(باداد)
بعد گوشیو قط کرد...
پایان..
دختره بی عرضه نمیدونم با چه جرعتی زنگ زده و به عشقم این حرفیو زده...
ج:سانشاینم؟تو اضافی نیستی... تو فوق العاده ترین بخش زندگیمی.
ه:و.واقعا؟
سمتم برگشت و با چشمای اشکیش نگام کرد..خندیدم...
ج: اوهوم...حالام اشکاتو واس یه کس بی ارزش نریز...
هه سو خندید...
از کیوتیش لبخندی زدم و بویه ای روی ل.ب.اش کاشتم...
ج:دوست دارم زنگی من!
ه: منم!
و بعد هه سو سرشو روی شونه جیهوپ گذاشت و به تلویزیون خیره شدند..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میدونم چرت شد...
ببخشید دیر پارت گذاشتم🎀
۲.۵k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.