بی تو ای مهتاب امشب دل چرا درمانده است
بی تو ای مهتاب امشب دل چرا درمانده است
در شب و تنهائی و عشق و جنون وامانده است
بی تو ای مهتاب امشب رازقی عطری نداشت
عطر گیسوی تو تنها بر تنم جا مانده است
بی تو ماهی ها نمی رقصند در کاشی حوض
رخ نمایان کن که دیگر تا سحر کم مانده است
#محمدطباطبایی
در شب و تنهائی و عشق و جنون وامانده است
بی تو ای مهتاب امشب رازقی عطری نداشت
عطر گیسوی تو تنها بر تنم جا مانده است
بی تو ماهی ها نمی رقصند در کاشی حوض
رخ نمایان کن که دیگر تا سحر کم مانده است
#محمدطباطبایی
- ۵۹۸
- ۰۸ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط