امپراتوری برده
گلادیاتور 2 تاکیدی حماسی بر یک رویدادِ ارتماسی در سینما است. ریدلی اسکات باورِ جهانشمولی بر مسئلهی تاریخ و نیرویِ مردانگی دارد که آن باور در قامتِ سینما یک رویای انقلابی است. فیلم را نه از برای تمجید کریستوفر نولان از اسکات بلکه برای کالت بودن و نچسبیدنش به سینمای امروز دوست دارم. فیلمْ قصه دارد، تیتراژی گویا آفریده و کارگردانیِ هوشمندانهای را بهدوش میکشد و همهی اینها در قصهای که بویِ عمیقی از قسمتِ اولش برده، ساطع میگردد. تاریخ مصداقِ عینیِ رویدادی از قصه است و تنها سینما است که عین را به مصداقی خیالی تبدیل خواهد کرد. من در یادداشتهای پیشینِ خود نیز به این نکته اشاره کردهام که: هاوارد سوبر در کتاب «قدرت فیلم» میگوید: قهرمان، اخلاقِ برتر داد و نه ابزار برتر. قهرمان در «گلادیاتور 2» کیست؟ کسی که مبارزی خشمگین دارد، واشنگتن (ماکرینوس)، یا خودِ مبارز، مسکال (لوسیوس)، که پُر از خشم است. قدرتِ فیلمِ اسکات به این مهم تقسیم شده که ما اخلاقِ برتر را در دوتن میبینیم و این اخلاق است که مادهای خام از رومیها و سرزمینشان (کولوسئوم) خلق کرده. فیلمنامه متنی دارد که هیچ هوشِمصنوعیای قادر به تولید آن نیست و دقیقاً جایی که تفاوتِ انسان و دستساختههای او مشخص میشود، خیال و رویا است. این رویا است که باعث بازسازی کولوسئومِ رومی میشود نه تکنولوژی. البته فیلمی که 16 سال بعد از مرگ، راسل کرو، ماکسیموس را قصه بگوید باید هم سرگرم کننده و جذاب باشد و همچنین موردِ انتظار کسانی که قسمتِ ابتدایی را دوست داشتهاند و...
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25499
برای مشاهدهی ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/pueh079
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25499
برای مشاهدهی ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/pueh079
۲۴۹
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.