پارت اول عشق خالصانه
ران: زنگ در را زدم
اه سانا چرا در را باز نمیکنی خانوم حطما خوابه
به گوشیش زنگ زدم
سانا: هاااا ؟ کیههههههه؟
ران :منم سانااااا ران
سانا :هااااا چتهههه
علامت سانا ،
علامت ران .
، چرا داد میزنییی
.درو باز کن بانوی خفته در خواب (با تعنه)
(در آوردن اداش ) باشه مردک
. چه عجب درو باز کردی
، ناراحتی برم تو درم ببندم
.سلام بانوی من(با تعنه)
. چته مثل برج زهرمار
، بانوت مرد مرتیکه کله بادمجونی ساعت ۱۲ ظهره این عربده ای که تو میکشی بوفالو نمیکشه
،والا تازه از خواب بیدار شدم توقع داری مثل برج زهر مار نباشم
ران میخنده . باشه بابا
.تنبل شدی دیگه
سانا اداشو در میاره
ببخشید اگه بد شده چون بار اولمه سناریو مینویسم
شرط پارت بعدی ۵ تا لایک هستش
و ببخشید اگه کم بود☺️❤️
اه سانا چرا در را باز نمیکنی خانوم حطما خوابه
به گوشیش زنگ زدم
سانا: هاااا ؟ کیههههههه؟
ران :منم سانااااا ران
سانا :هااااا چتهههه
علامت سانا ،
علامت ران .
، چرا داد میزنییی
.درو باز کن بانوی خفته در خواب (با تعنه)
(در آوردن اداش ) باشه مردک
. چه عجب درو باز کردی
، ناراحتی برم تو درم ببندم
.سلام بانوی من(با تعنه)
. چته مثل برج زهرمار
، بانوت مرد مرتیکه کله بادمجونی ساعت ۱۲ ظهره این عربده ای که تو میکشی بوفالو نمیکشه
،والا تازه از خواب بیدار شدم توقع داری مثل برج زهر مار نباشم
ران میخنده . باشه بابا
.تنبل شدی دیگه
سانا اداشو در میاره
ببخشید اگه بد شده چون بار اولمه سناریو مینویسم
شرط پارت بعدی ۵ تا لایک هستش
و ببخشید اگه کم بود☺️❤️
۱.۹k
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.