رمان عشق یا خانواده پارت ۱۸
نامجون ،جیمین و جین راه افتادیم افرادمون هم پشت سر ما اومدن ...
بادیگارد: قربان فهمیدیم کانگ کجاست
تهیونگ کجاست؟
باریگارد: تو بوسان محل متروکه سونگنام (نمیدونم وجود داره یا نه )
تهیونگ: راننده برو اونجا (راننده بشین به پایه دنده عجب قافیه ی شد ها)
راننده :بله قربان
"ویو چند ساعت بعد داخل بوسان(محل متروکه ی سونگنام "
تهیونگ: اینجاست؟
راننده :بله قربان
تهیونگ: من و جیمین وجیهوپ از شرق نامجون و شوگا و جین ار غرب حمله میکنم و بقیه افراد هم جلوه ی فرار کانگ رو میگرند
همه: بله قربان
طبق نقشه همه وارد ساختمان شدیم تک تک سوراخ سونبه هارد گشتیم و آخرش اتاقی رو پیدا کردیم وهرد اتاق شدیم و دیدیم که کانگ داره با افرادش حرف میزنه
کانگ :امروز زدیم زیر قولمون کیم تهیونگ آدم خیلی کینه ی هست باید به فکر این باشیم که چطور جلوی حمله اش رو بگیریم
تهیونگ: دیگه خیلی دیره
کانگ:کیم تهیونگ!؟
تهیونگ: به من پشت میکنی(تفنگ رو روی سرش گذاشته بود )
کانگ :من نمیخواستم این (بوم)
تهیونگ: عمرت خیلی طولانی بود
جیمین: تهیونگ چرا این کارو کردی ؟چرا کشتیش ؟
تهیونگ: تاریخ انقضاش گذشته بود
"ویو ا/ت"
خسته و کوفته برگشتم به خونه
ا/ت: آجوما من برگشتم
آجوما:خوش آمدید...
ادامه دارد
لایک ۶
کامنت۶
بادیگارد: قربان فهمیدیم کانگ کجاست
تهیونگ کجاست؟
باریگارد: تو بوسان محل متروکه سونگنام (نمیدونم وجود داره یا نه )
تهیونگ: راننده برو اونجا (راننده بشین به پایه دنده عجب قافیه ی شد ها)
راننده :بله قربان
"ویو چند ساعت بعد داخل بوسان(محل متروکه ی سونگنام "
تهیونگ: اینجاست؟
راننده :بله قربان
تهیونگ: من و جیمین وجیهوپ از شرق نامجون و شوگا و جین ار غرب حمله میکنم و بقیه افراد هم جلوه ی فرار کانگ رو میگرند
همه: بله قربان
طبق نقشه همه وارد ساختمان شدیم تک تک سوراخ سونبه هارد گشتیم و آخرش اتاقی رو پیدا کردیم وهرد اتاق شدیم و دیدیم که کانگ داره با افرادش حرف میزنه
کانگ :امروز زدیم زیر قولمون کیم تهیونگ آدم خیلی کینه ی هست باید به فکر این باشیم که چطور جلوی حمله اش رو بگیریم
تهیونگ: دیگه خیلی دیره
کانگ:کیم تهیونگ!؟
تهیونگ: به من پشت میکنی(تفنگ رو روی سرش گذاشته بود )
کانگ :من نمیخواستم این (بوم)
تهیونگ: عمرت خیلی طولانی بود
جیمین: تهیونگ چرا این کارو کردی ؟چرا کشتیش ؟
تهیونگ: تاریخ انقضاش گذشته بود
"ویو ا/ت"
خسته و کوفته برگشتم به خونه
ا/ت: آجوما من برگشتم
آجوما:خوش آمدید...
ادامه دارد
لایک ۶
کامنت۶
۷.۸k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.