فیک بی تی اس پیشرفت

Part17
ات:حالا شما ها هم هر چه قدر خواستید بخورید ولی زیاده‌روی نکنید
اعضا:چشم
سوجین:منم م.ست نمیکنم ات نمیتونه تنهایی از پس هممون بر بیاد
ات:تو میخوای بخور
سوجین:جدیدا هنجرم حساس شده نمیتونم
ات:به جی‌وای‌پی بگو وکال های سخت رو برات نزاره
سوجین:مرسی همیشه مراقبمون هستی اونی
ات:خواهش میکنم
سوجین:تا حالا عاشق شدی
ات:نه نکنه تو عاشق شدی؟
سوجین:نه بابا عاشق چیه اصلا عشق چیه
ات:تو که راست میگی
ویو ساعت ۱۱ شب
ات ویو:دیگه مهمونی تموم شده بود بچه ها هم م.ست بودن هم نیمه م.ست ولی شکر خدا میتونستن رو پاشون وایستن یه چند قدمی تا ماشین رو بیان
بی تی اس ویو
نامجون:خب بچه ها پاشین بریم دیگه
جونگکوک:من میخوام یکم دیگه بمونم
جین:به زور آوردیمتون به زور هم باید ببریم
شوگا:عههه بس کنین دیگه من خوابم میاد این لوس بازیا رو جمع کنید زودتر برم خونه بخوابم
جیهوپ:از ات هم باید خداحافظی کنیم
نامجون:راستی تهیونگ و جیمین کجان؟
جیهوپ:نمیدونم وایستا پیداشون کنم......آها اون جان
نامجون:کجا؟
جیهوپ:اینا که روشون نمیشد با ات سلام کنن الان دارن میرن خداحافظی
نامجون:پاشیم ما هم بریم با ات باید خداحافظی کنیم
جین:جونگکوک پاشو
جونگکوک:پاشدم
ات ویو:داشتم میرفتم که صدایی رو از پشتم شنیدم.......