بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
توافق با هستی :
منظرالهی،هر انسانی سرنوشت محتومی دارد که به همان سوی می رود. به قول قرآن؛وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا -(سوره بقره بخشی از آیه 148)
این سرنوشت هم چون یک سیستم ژنتیکی معنوی بر روح و جان ما نگاشته شده است.
همچنان که ژن های فیزیولوژیک ما، به ما پیکره انسانی می بخشند و ما را به چیز دیگری تبدیل نمی کنند، ژن های باطنی نیز مسیر و سمت و سوی خود را دارند.
جذب و دفع خود را دارند و ماجراهای خود را می آفرینند. تغییر و تحولات زندگی مان خارج از این برنامه نیست. حتی آن زمان که فکرمیکنیم و اختیار مان را به کار می بریم، باز بیرون از این برنامه نیستیم. ما همواره چیزی می شویم که دانه اش پیش از این در وجودمان کاشته شده است. به جایی می رویم که به واقع مرکزش از درون خود ما آغاز شده است. هر کس همان می شود که در اوست. و این جبر خوبی است اگر با آن آگاهانه هماهنگ شویم. خودت را بپذیر. حل ریشه ای بسیاری از مشکلات در این پذیرش نهفته است.
اندیشه های آرمانگرایانه، فریبت ندهند و با سخنان بی اساس در باب اختیار، تو را به جنگ با خودت نکشانند. اختیار ما، تنها در تسلیم شدن، یا نشدن است. با تسلیم شدن به جریان هستی، راه رشد را تسهیل می کنیم و با تسلیم نشدن به جریان هستی، رنج خواهیم کشید. ای دوست، تسلیم نشدن، هیچ واقعیتی را عوض نمی کند جز اینکه نیرویت را بگیرد و بیش از پیش افسرده ترت کند. زیرا اتفاقات سرنوشت ساز می افتند همانگونه که تا به حال افتاده اند. ماجراها هر دم تو را به مسیر سرنوشتت می کشانند، همانگونه که تا به حال کشانده اند. بدست آوردن ها و از دست دادن ها، تو را می چرخانند و کم و زیادت می کنند، همانگونه که تا به حال کرده اند. در واقع اینها اتفاق نیستند، جزئی از برنامه هوشمندانه هستی است. پس اختیارت را در فهم هستی به کار گیر، که هر تغییری پس از این فهم میسر می شود. جنگ با هستی و مقدرات محتوم، راه حل نیست، چه پیشاپیش بازنده اش مشخص است. زیرا چه به جریان هستی، تسلیم باشی چه نباشی، او کار خود را می کند. آنچه را که بخواهد، از تو خواهد کشید. مرده یا زنده، نمی توانی از چنگش فرار کنی، اما می توانی با آن به توافق برسی! یک سالک با هستی و با تقدیرات محتومش، به توافق می رسد! تسلیم، یک توافق آگاهانه است. فهم این نکته خود بزرگترین تحول باطنی است.
توافق با هستی :
منظرالهی،هر انسانی سرنوشت محتومی دارد که به همان سوی می رود. به قول قرآن؛وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا -(سوره بقره بخشی از آیه 148)
این سرنوشت هم چون یک سیستم ژنتیکی معنوی بر روح و جان ما نگاشته شده است.
همچنان که ژن های فیزیولوژیک ما، به ما پیکره انسانی می بخشند و ما را به چیز دیگری تبدیل نمی کنند، ژن های باطنی نیز مسیر و سمت و سوی خود را دارند.
جذب و دفع خود را دارند و ماجراهای خود را می آفرینند. تغییر و تحولات زندگی مان خارج از این برنامه نیست. حتی آن زمان که فکرمیکنیم و اختیار مان را به کار می بریم، باز بیرون از این برنامه نیستیم. ما همواره چیزی می شویم که دانه اش پیش از این در وجودمان کاشته شده است. به جایی می رویم که به واقع مرکزش از درون خود ما آغاز شده است. هر کس همان می شود که در اوست. و این جبر خوبی است اگر با آن آگاهانه هماهنگ شویم. خودت را بپذیر. حل ریشه ای بسیاری از مشکلات در این پذیرش نهفته است.
اندیشه های آرمانگرایانه، فریبت ندهند و با سخنان بی اساس در باب اختیار، تو را به جنگ با خودت نکشانند. اختیار ما، تنها در تسلیم شدن، یا نشدن است. با تسلیم شدن به جریان هستی، راه رشد را تسهیل می کنیم و با تسلیم نشدن به جریان هستی، رنج خواهیم کشید. ای دوست، تسلیم نشدن، هیچ واقعیتی را عوض نمی کند جز اینکه نیرویت را بگیرد و بیش از پیش افسرده ترت کند. زیرا اتفاقات سرنوشت ساز می افتند همانگونه که تا به حال افتاده اند. ماجراها هر دم تو را به مسیر سرنوشتت می کشانند، همانگونه که تا به حال کشانده اند. بدست آوردن ها و از دست دادن ها، تو را می چرخانند و کم و زیادت می کنند، همانگونه که تا به حال کرده اند. در واقع اینها اتفاق نیستند، جزئی از برنامه هوشمندانه هستی است. پس اختیارت را در فهم هستی به کار گیر، که هر تغییری پس از این فهم میسر می شود. جنگ با هستی و مقدرات محتوم، راه حل نیست، چه پیشاپیش بازنده اش مشخص است. زیرا چه به جریان هستی، تسلیم باشی چه نباشی، او کار خود را می کند. آنچه را که بخواهد، از تو خواهد کشید. مرده یا زنده، نمی توانی از چنگش فرار کنی، اما می توانی با آن به توافق برسی! یک سالک با هستی و با تقدیرات محتومش، به توافق می رسد! تسلیم، یک توافق آگاهانه است. فهم این نکته خود بزرگترین تحول باطنی است.
۱.۸k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.