وقتی جفتشون عاشق یه دختر میشن p¹⁴
تهیونگ موتور رو به گوشه خیابون کشوند و ترمز کرد: میخوای از این به بعد برات آهنگ بخونم ؟؟
ا.ت دستش رو روی شونه تهیونگ گذاشت و جواب داد: فقط باید برای من بخونی نه برای کس دیگه ایی
تهیونگ از موتور پیاده شد و همونطور که کلاه کاسکت رو از سرش بیرون می آورد ادامه داد: مگه کس دیگه ایی هم جز تو تو زندگیم دارم؟
ا.ت با سر انگشتش به نوک بینی تهیونگ ضربه زد: ببینم ....تو این زبون رو نداشتی چیکار میکردی؟؟
تهیونگ دستاش رو سمت کلاه کاسکت ا.ت برد و آروم بند های کلاه رو باز کرد: من اگه تورو نداشتم چیکار میکردم؟
و بعد لبخند مستطیلی تحویل ا.ت داد و از موتور پیاده اش کرد
تهیونگ انگشت هاش رو بین انگشت های ا.ت قفل کرد و شروع به قدم زدن کرد که ا.ت با لحن سوالی پرسید: ته.. تهیونگی کجا قراره بریم؟
تهیونگ همینطور که دست ا.ت رو محکم تر میگرفت جواب داد: دَره از اینجا غروب و طلوع آفتاب معلومه اینجا..... جای مورد علاقه منه..... هر وقت دلم میگیره ... میام اینجا
خیلی وقتا اینجا گریه کردم ....
ا.ت جلوی تهیونگ ایستاد و انگشتش رو روی لب تهیونگ قرار داد: از این به بعد هر وقت خواستی گریه کنی.....
بیا پیش من ....
شونه های من برای توعه.......
تهیونگ ا.ت رو توی بغلش کشید و بین بازو های بزرگش قرار داد: داری دیوونم میکنی ......
ا.ت من.... بیشتر از هر لحظه دوست دارم و میخوامت
اما ...... اما تو قراره بین من و جئون یکی رو انتخاب کنی
من...... من به انتخابت احترام میزارم
حتی اگه انتخابت جئون باشه .....
ا.ت دستش رو روی شونه تهیونگ گذاشت و جواب داد: فقط باید برای من بخونی نه برای کس دیگه ایی
تهیونگ از موتور پیاده شد و همونطور که کلاه کاسکت رو از سرش بیرون می آورد ادامه داد: مگه کس دیگه ایی هم جز تو تو زندگیم دارم؟
ا.ت با سر انگشتش به نوک بینی تهیونگ ضربه زد: ببینم ....تو این زبون رو نداشتی چیکار میکردی؟؟
تهیونگ دستاش رو سمت کلاه کاسکت ا.ت برد و آروم بند های کلاه رو باز کرد: من اگه تورو نداشتم چیکار میکردم؟
و بعد لبخند مستطیلی تحویل ا.ت داد و از موتور پیاده اش کرد
تهیونگ انگشت هاش رو بین انگشت های ا.ت قفل کرد و شروع به قدم زدن کرد که ا.ت با لحن سوالی پرسید: ته.. تهیونگی کجا قراره بریم؟
تهیونگ همینطور که دست ا.ت رو محکم تر میگرفت جواب داد: دَره از اینجا غروب و طلوع آفتاب معلومه اینجا..... جای مورد علاقه منه..... هر وقت دلم میگیره ... میام اینجا
خیلی وقتا اینجا گریه کردم ....
ا.ت جلوی تهیونگ ایستاد و انگشتش رو روی لب تهیونگ قرار داد: از این به بعد هر وقت خواستی گریه کنی.....
بیا پیش من ....
شونه های من برای توعه.......
تهیونگ ا.ت رو توی بغلش کشید و بین بازو های بزرگش قرار داد: داری دیوونم میکنی ......
ا.ت من.... بیشتر از هر لحظه دوست دارم و میخوامت
اما ...... اما تو قراره بین من و جئون یکی رو انتخاب کنی
من...... من به انتخابت احترام میزارم
حتی اگه انتخابت جئون باشه .....
۱۵.۵k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.