p8
ته: باشه (ذهن ته: پس چرا انقدر لاغره اصلا ارایش نمیکنه ولی خوشگله خیلی عجیبه بهتره از اجوما بپرسم) اها ات یه چیزی میخواستم بهت بگم نظرت چیه بعد از نهار با هم بریم خرید
ات: واقعا ولی ارباب نمیخوام مزاحمتون بشم ببخشید منو
ته: نه مزاحم نیستی... راستی انقدر عذر خواهی نکن
ات: ببخشی... یعنی چشم ارباب تهیونگ... اگه اجازه بدین برم براتون غذا رو بیارم
ته: اجوما اینکارو میکنه انقدر کار نکن بالاخره قراره خانم این خونه بشی فهمیدی
ات: ارباب من کارای خونه رو دوست دارم ببخشید هر چی شما دستور بدید
ته: هر جور راحتی ولی چرا انقدر عذرخواهی برات راحته؟
ات: بعدا براتون کل زندگیمو میگم الان امادگی ندارم ببخش... یعنی با اجازه من میرم
ته: باشه برو
فلش بک به موقع غذا
ته: چرا خودت نمیخوری
ات: من سیرم ارباب
ته: باشه از این به بعد با من غذا بخور
ات: چشم ارباب
ته: انقدرم منو ارباب صدا نزن
ات: پس چی صدا کنم ارباب
ته: گفتم نگو ارباب هوف بگو تهیونگ به هر حال قراره دوست دخترم باشی
ات: درسته اربابـ... یعنی تهیونگ
ته: غدام تموم شد برو آماده باش بریم خرید
ات: باشه
ات: واقعا ولی ارباب نمیخوام مزاحمتون بشم ببخشید منو
ته: نه مزاحم نیستی... راستی انقدر عذر خواهی نکن
ات: ببخشی... یعنی چشم ارباب تهیونگ... اگه اجازه بدین برم براتون غذا رو بیارم
ته: اجوما اینکارو میکنه انقدر کار نکن بالاخره قراره خانم این خونه بشی فهمیدی
ات: ارباب من کارای خونه رو دوست دارم ببخشید هر چی شما دستور بدید
ته: هر جور راحتی ولی چرا انقدر عذرخواهی برات راحته؟
ات: بعدا براتون کل زندگیمو میگم الان امادگی ندارم ببخش... یعنی با اجازه من میرم
ته: باشه برو
فلش بک به موقع غذا
ته: چرا خودت نمیخوری
ات: من سیرم ارباب
ته: باشه از این به بعد با من غذا بخور
ات: چشم ارباب
ته: انقدرم منو ارباب صدا نزن
ات: پس چی صدا کنم ارباب
ته: گفتم نگو ارباب هوف بگو تهیونگ به هر حال قراره دوست دخترم باشی
ات: درسته اربابـ... یعنی تهیونگ
ته: غدام تموم شد برو آماده باش بریم خرید
ات: باشه
۸.۱k
۱۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.