تکپارتی
#تکپارتی
|وقتی کمپانی بهت رژیم یخ میده با اینکه وزن و هیکل ایده عال داری(عضو هشتمی)|
*ویو کل*
چند روزی بود کمپانی مجبورم کرد رژیم یخ بگیرم و خب ضعیف شدم ولی تو استودیو کلی کار داشتم با اعضا هماهنگ کردم به شوگا چیزی نگن چون قطعا غوغا به پا میکنه اصلا چند روز سر تمرین نمیرفتم فقط به کارای استودیو میرسیدم یونگی که دید ا/ت چند روزه سر تمرین نمیاد از اعضا هم میپرسه میپیچوننش رفت تو استودیو ش و دید که ا/ت سرش رو میزه رفت کنارش که ا/ت متوجه یونگی شد و گفت ا/ت:عه یونگی تو اینجا چیکار میکنی
یونگی:اومدم بهت سر بزنم ببینم عضو کوچولومون چرا نمیاد سر تمرینات...وایسا چرا رنگت پریده انگار حال نداری چیزی شده(نگران)
ا/ت:_وقتی دیدم نگرانمه بهش گفتم_بهت میگم اما شلوغش نکن
یونگی:باشه کوچولو بگو
ا/ت:اول که کوچولو نیستم دوم..خب..رژیم..ی..خ گرفتم(با لکنت)
یونگی:بلهه؟؟جانم؟ا/ت هیکل به این جذابی رژیم یخ و از کدوم قبرستونی در آوردی هاااا
ا/ت:خب کمپانی گفت منم برده کمپانی باید بگم چشم دیگه
یونگی با این حرف ا/ت بدجوری قاطی کرد خواست بره تا دعوایی به پا کنه که ا/ت دستش و گرفت
ا/ت:یونگی تورو خدا چیزی بهشون نگو برات بد میشه
یونگی:ا/ت تو برده کمپانی نیستی(با داد)تو تمام زندگی منی کسی حق نداره به کسی که عاشقم زور بگه و بخواد اذیتش کنه
ا/ت:یونگی متوجه هستی منظورت و متوجه نمیشم یعنی تو عاشق منی؟؟!
یونگی:اره ا/ت اره من عاشقت شدم عاشق عضو هشتم گروهم عاشق دختر خوشگل و جذابی شدم که تویی
ا/ت:با این حرف خیلی خوشحال شدم چون خودمم بهش علاقه داشتم پس محکم بغلش کردم و گفتم منم دوست دارم آقا پیشیه
یونگی:میدونستم دختر کوچولوم آنقدر ضایه بازی درآوردی که خودم فهمیده بودم.....عااا یادم رفت بیا بریم غذا بخورم نه نشنوم با کمپانی هم صحبت میکنم غلط کردم بهت همچین رژیم سختی و دادن خیلی هم هیکل دارلینگم قشنگه
ا/ت:مرسی یونگی..دوست دارم
یونگی:منم کیتنم
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریودرخواستی #فیک #شوگا #یونگی
|وقتی کمپانی بهت رژیم یخ میده با اینکه وزن و هیکل ایده عال داری(عضو هشتمی)|
*ویو کل*
چند روزی بود کمپانی مجبورم کرد رژیم یخ بگیرم و خب ضعیف شدم ولی تو استودیو کلی کار داشتم با اعضا هماهنگ کردم به شوگا چیزی نگن چون قطعا غوغا به پا میکنه اصلا چند روز سر تمرین نمیرفتم فقط به کارای استودیو میرسیدم یونگی که دید ا/ت چند روزه سر تمرین نمیاد از اعضا هم میپرسه میپیچوننش رفت تو استودیو ش و دید که ا/ت سرش رو میزه رفت کنارش که ا/ت متوجه یونگی شد و گفت ا/ت:عه یونگی تو اینجا چیکار میکنی
یونگی:اومدم بهت سر بزنم ببینم عضو کوچولومون چرا نمیاد سر تمرینات...وایسا چرا رنگت پریده انگار حال نداری چیزی شده(نگران)
ا/ت:_وقتی دیدم نگرانمه بهش گفتم_بهت میگم اما شلوغش نکن
یونگی:باشه کوچولو بگو
ا/ت:اول که کوچولو نیستم دوم..خب..رژیم..ی..خ گرفتم(با لکنت)
یونگی:بلهه؟؟جانم؟ا/ت هیکل به این جذابی رژیم یخ و از کدوم قبرستونی در آوردی هاااا
ا/ت:خب کمپانی گفت منم برده کمپانی باید بگم چشم دیگه
یونگی با این حرف ا/ت بدجوری قاطی کرد خواست بره تا دعوایی به پا کنه که ا/ت دستش و گرفت
ا/ت:یونگی تورو خدا چیزی بهشون نگو برات بد میشه
یونگی:ا/ت تو برده کمپانی نیستی(با داد)تو تمام زندگی منی کسی حق نداره به کسی که عاشقم زور بگه و بخواد اذیتش کنه
ا/ت:یونگی متوجه هستی منظورت و متوجه نمیشم یعنی تو عاشق منی؟؟!
یونگی:اره ا/ت اره من عاشقت شدم عاشق عضو هشتم گروهم عاشق دختر خوشگل و جذابی شدم که تویی
ا/ت:با این حرف خیلی خوشحال شدم چون خودمم بهش علاقه داشتم پس محکم بغلش کردم و گفتم منم دوست دارم آقا پیشیه
یونگی:میدونستم دختر کوچولوم آنقدر ضایه بازی درآوردی که خودم فهمیده بودم.....عااا یادم رفت بیا بریم غذا بخورم نه نشنوم با کمپانی هم صحبت میکنم غلط کردم بهت همچین رژیم سختی و دادن خیلی هم هیکل دارلینگم قشنگه
ا/ت:مرسی یونگی..دوست دارم
یونگی:منم کیتنم
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریودرخواستی #فیک #شوگا #یونگی
۱۴.۰k
۲۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.