پارت ۴۶ ازدواج اجباری
پارت ۴۶ ازدواج اجباری
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم رفتم دستشویی کارای مربوط رو انجام دادم
بعد رفتم حمام بعد امدم بیرون موهامو خشک کردم لباس پوشیدم روتینمو انجام دادم و لباس مدرسمو پوشیدم و رفتم پایین غذا خوردم
مادرت. دخترم امروز باید بریم دکتر
پدرت. خانم ولش کن چه اصراری
× دکتر چی
- مامان ولی منو حامله بود پیش یه دکتر میرفت که تغذیه و ورزش هایی میداد که با سلامت بچه و مادر کمک میکرد الان اصرار داره منم برم
مادرش. دخترم مادرت برای خودت میگه
× کار خوبی میکنه زن عمو اگر نرفتت بزور ببرش
مادرت. همین کار رو میکنم
پدرش. غذا بخورین
× میخوای بری مدرسه من میرسونمت
- نه مرسی انایتا قرار بیاد دنبالم
× خوب من میرسونمت
- نه دیگه انایتا هست
× هعییی باشه
ادمینتون: ا/ت رفت مدرسه و مامان ا/ت نوبت دکتر گرفت
شوگا هم رفت بازار تا برای اینکه ا/ت شوگا رو به آرزوش رسوند کادو بگیره خوب آرزوی شوگا این بود که بچش پسر بشه
( پرش زمانی بعد مدرسه ا/ت )
- من امدم
مادرش. خوش امدی
مادرت. بیا دخترم بریم دکتر
- باشه مامان شوگا کجاست
مادرش. هعی دخترم بابات و بابای شوگا و شوگا رفتن بیرون ما رو تنها گذاشتن
- بیخیال ولش
مادرت. بیا اینم از مهم بودنش
- مامان بسه راستی انایتا داره میاد داخل
مادرت. اوک
÷ سلام شیطون خاله
- اووو خاله جون امروز ندیدمت
÷ خواب بودم
- اره دیگه بایدم خواب باشی
@ سلام به همه
همه. سلام
@ خاله جون
مادرت. جانم
@ میگم میشه موقعی که ا/ت رو میبری دکتر منم بیام
مادرت. اره عزیزم
@ مرسی
- خاله بریم با انایتا غیبط کنیم
÷ بریم بریم
@ اره بریم
شرط پارت بعد
30:« لایک ❤️
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم رفتم دستشویی کارای مربوط رو انجام دادم
بعد رفتم حمام بعد امدم بیرون موهامو خشک کردم لباس پوشیدم روتینمو انجام دادم و لباس مدرسمو پوشیدم و رفتم پایین غذا خوردم
مادرت. دخترم امروز باید بریم دکتر
پدرت. خانم ولش کن چه اصراری
× دکتر چی
- مامان ولی منو حامله بود پیش یه دکتر میرفت که تغذیه و ورزش هایی میداد که با سلامت بچه و مادر کمک میکرد الان اصرار داره منم برم
مادرش. دخترم مادرت برای خودت میگه
× کار خوبی میکنه زن عمو اگر نرفتت بزور ببرش
مادرت. همین کار رو میکنم
پدرش. غذا بخورین
× میخوای بری مدرسه من میرسونمت
- نه مرسی انایتا قرار بیاد دنبالم
× خوب من میرسونمت
- نه دیگه انایتا هست
× هعییی باشه
ادمینتون: ا/ت رفت مدرسه و مامان ا/ت نوبت دکتر گرفت
شوگا هم رفت بازار تا برای اینکه ا/ت شوگا رو به آرزوش رسوند کادو بگیره خوب آرزوی شوگا این بود که بچش پسر بشه
( پرش زمانی بعد مدرسه ا/ت )
- من امدم
مادرش. خوش امدی
مادرت. بیا دخترم بریم دکتر
- باشه مامان شوگا کجاست
مادرش. هعی دخترم بابات و بابای شوگا و شوگا رفتن بیرون ما رو تنها گذاشتن
- بیخیال ولش
مادرت. بیا اینم از مهم بودنش
- مامان بسه راستی انایتا داره میاد داخل
مادرت. اوک
÷ سلام شیطون خاله
- اووو خاله جون امروز ندیدمت
÷ خواب بودم
- اره دیگه بایدم خواب باشی
@ سلام به همه
همه. سلام
@ خاله جون
مادرت. جانم
@ میگم میشه موقعی که ا/ت رو میبری دکتر منم بیام
مادرت. اره عزیزم
@ مرسی
- خاله بریم با انایتا غیبط کنیم
÷ بریم بریم
@ اره بریم
شرط پارت بعد
30:« لایک ❤️
۱۵.۷k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.