مثل گلدانی که می فهمد خزان یعنی که چه
مثل گلدانی که می فهمد خزان یعنی که چه
بی تو می دانم که بَم با یک تکان یعنی که چه
آنقدر موج خیالت خوب و رویایی شده
که نمی خواهم بدانم بادبان یعنی که چه
حالی ام شد با نگاه زیر چشمی های تو
خنده و گریه بطور همزمان یعنی که چه
با عیاری که تو می سنجی مرا با دیگران
تازه فهمیدم که ترس از امتحان یعنی که چه
بعد از اینکه می نویسم از یقین بهتر تویی
این همه لجبازی و شک و گمان یعنی که چه
گفته بودی که غزلهایم رسولان تو اَند
این همه بد گویی از پیغمبران یعنی که چه؟
کاش قبل از اینکه بگذاری به دوشم کوه غم
از یکی پرسیده بودی "نیمه جان" یعنی که چه!
سوگند
بی تو می دانم که بَم با یک تکان یعنی که چه
آنقدر موج خیالت خوب و رویایی شده
که نمی خواهم بدانم بادبان یعنی که چه
حالی ام شد با نگاه زیر چشمی های تو
خنده و گریه بطور همزمان یعنی که چه
با عیاری که تو می سنجی مرا با دیگران
تازه فهمیدم که ترس از امتحان یعنی که چه
بعد از اینکه می نویسم از یقین بهتر تویی
این همه لجبازی و شک و گمان یعنی که چه
گفته بودی که غزلهایم رسولان تو اَند
این همه بد گویی از پیغمبران یعنی که چه؟
کاش قبل از اینکه بگذاری به دوشم کوه غم
از یکی پرسیده بودی "نیمه جان" یعنی که چه!
سوگند
۶۱۶
۱۳ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.