The world of police and mafia....
The world of police and mafia....
پارت ³
ویو رائون
کیف قهوه ایمو برداشتمو به سمت در خونه رفتم
تهیونگ: رائون
رائون: ها؟
تهیونگ: مواظب خودت باش
رائون: "لبخند" باشه، توهم همينطور
تهیونگ: رائون
رائون: دوباره چیه
تهیونگ: جئون خیلی تیزه، زود میفهمه، تو از اون تیز تر باش، منو آقای لی و چند تا از بچه ها تو اتاق مدیریت هستیم و حواسمون بهت هست
رائون: اها، باشه حواسم هست
تهیونگ: میخوای برسونمت؟
رائون: نه خودم میرم
تهیونگ "بوس واسش فرستاد"
رائون: دیونه "خنده"
تهیونگ: "خنده" خودتی "اروم"
سوار ماشینم شدم و راه افتادم، دروغ چرا استرس دارم، بعد ۱۰ مین جلوی یه شرکت خیلی لوکس پارک کردم، لونا دیروز بهم شنود داد و با یه هندزفری ای که وصله به دستگاه، هندزفری رو تنظیم کردم
رائون: یوجین، شما صدای منو دارید؟
یوجین؛ اره صدات میاد، تو صدای مارو واضح داری؟
رائون: اوهوم
آقای لی: از پسش بر میای دیگه
رائون: سعیمو میکنم
تهیونگ: فایتینگ رائون
یه نفس عمیق کشیدم و وارد شرکت شدم، خلوت بود ب غیر یه ۲ تا زن کس دیگه ای نبود، سمت خانومی که پشت میز نشسته بود رفتم
زنه: سلام بفرمایید
رائون: سلام، اومدم با مدیریت درمورد استخدام حرف بزنم
زنه: بله یه چند لحظه منتظر بمونین
زنه رفت در یه اتاق و در زد
"تق تق تق"
....: بیا تو
زنه در اتاقو باز کرد
زنه: ارباب یه خانمی برای استخدام اومدن
....: اوممم، خیلی خب بگو بیاد داخل
رائون: سلام.......
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا
_________________________________
پارت ³
ویو رائون
کیف قهوه ایمو برداشتمو به سمت در خونه رفتم
تهیونگ: رائون
رائون: ها؟
تهیونگ: مواظب خودت باش
رائون: "لبخند" باشه، توهم همينطور
تهیونگ: رائون
رائون: دوباره چیه
تهیونگ: جئون خیلی تیزه، زود میفهمه، تو از اون تیز تر باش، منو آقای لی و چند تا از بچه ها تو اتاق مدیریت هستیم و حواسمون بهت هست
رائون: اها، باشه حواسم هست
تهیونگ: میخوای برسونمت؟
رائون: نه خودم میرم
تهیونگ "بوس واسش فرستاد"
رائون: دیونه "خنده"
تهیونگ: "خنده" خودتی "اروم"
سوار ماشینم شدم و راه افتادم، دروغ چرا استرس دارم، بعد ۱۰ مین جلوی یه شرکت خیلی لوکس پارک کردم، لونا دیروز بهم شنود داد و با یه هندزفری ای که وصله به دستگاه، هندزفری رو تنظیم کردم
رائون: یوجین، شما صدای منو دارید؟
یوجین؛ اره صدات میاد، تو صدای مارو واضح داری؟
رائون: اوهوم
آقای لی: از پسش بر میای دیگه
رائون: سعیمو میکنم
تهیونگ: فایتینگ رائون
یه نفس عمیق کشیدم و وارد شرکت شدم، خلوت بود ب غیر یه ۲ تا زن کس دیگه ای نبود، سمت خانومی که پشت میز نشسته بود رفتم
زنه: سلام بفرمایید
رائون: سلام، اومدم با مدیریت درمورد استخدام حرف بزنم
زنه: بله یه چند لحظه منتظر بمونین
زنه رفت در یه اتاق و در زد
"تق تق تق"
....: بیا تو
زنه در اتاقو باز کرد
زنه: ارباب یه خانمی برای استخدام اومدن
....: اوممم، خیلی خب بگو بیاد داخل
رائون: سلام.......
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا
_________________________________
۵.۱k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.