پارت ۱۲
پارت ۱۲
ته:بله (بی حال)
ات:بیا اینو بخورالان میریم خونه وسایل هاتو جمع کن
ته :باش
ات ویو:صبحانه رو دادم به ته رفتم دو چادر که دیدم کوک داره وسایلشو جمع میکنه
کوک:حال ته بهتره؟
ات:اره ........ولی هنوز بی حاله
کوک:اهوم بیا وسایلت رو جمع کن
ات:باش
توی راه:
ات ویو:به لیا گفتم بره بشینه پیش کوک تا من به ته برسم تا حالش بدتر نشه زمان حال:ته خواب بود لیا هم داشت با کوک میخندید
نمیدونم چرا اعصابم خورد شد نکه من کوک و دو........ نه نه امکان نداره پسره رو مخ دختر باز
پرش زمانی توی خونه:
ات:ته تو برو بالا استراحت کن من برات سوپ میارم
ته:باش (بی حال)
ات:اجوما میشه برا ته سوپ درست کنی
اجوما:دخترم ته حالش خوبه
ات:بله یه کمی سرما خورده
اجوما:باشه آماده شد صدات میکنم
ات:ممنون
ات ویو:سوپ رو بردم براش با یه لیوان آب و قرص بهش دادم
ات:تهیونگ لازم نیست فردا بیای مدرسه بمون استراحت کن
ته:باش (بی حال)
ات ویو:رفتم یه چی خوردم و خوابیدم
ته:بله (بی حال)
ات:بیا اینو بخورالان میریم خونه وسایل هاتو جمع کن
ته :باش
ات ویو:صبحانه رو دادم به ته رفتم دو چادر که دیدم کوک داره وسایلشو جمع میکنه
کوک:حال ته بهتره؟
ات:اره ........ولی هنوز بی حاله
کوک:اهوم بیا وسایلت رو جمع کن
ات:باش
توی راه:
ات ویو:به لیا گفتم بره بشینه پیش کوک تا من به ته برسم تا حالش بدتر نشه زمان حال:ته خواب بود لیا هم داشت با کوک میخندید
نمیدونم چرا اعصابم خورد شد نکه من کوک و دو........ نه نه امکان نداره پسره رو مخ دختر باز
پرش زمانی توی خونه:
ات:ته تو برو بالا استراحت کن من برات سوپ میارم
ته:باش (بی حال)
ات:اجوما میشه برا ته سوپ درست کنی
اجوما:دخترم ته حالش خوبه
ات:بله یه کمی سرما خورده
اجوما:باشه آماده شد صدات میکنم
ات:ممنون
ات ویو:سوپ رو بردم براش با یه لیوان آب و قرص بهش دادم
ات:تهیونگ لازم نیست فردا بیای مدرسه بمون استراحت کن
ته:باش (بی حال)
ات ویو:رفتم یه چی خوردم و خوابیدم
۷.۷k
۲۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.