فیک تهیونگ پارت 2
(جودا+ تهیونگ=)
+اوک
(پرش زمانی بعد کلاس)
جودا
اوف تموم شد آخر
وااا اینا چرا اینجوری میکنن
همه دخترا دور اون پسره تهیونگ جمع شدن
هقققق تهیونگ منو یاد وی میندازع
چق خوشگل بود😢
تهیونگ
خودش بود خود جودا
میشناسمش
اون نگاهش اون مهریونیاشو
اما اون منو نشناخت چون بهش گفته بودم من ویم!
هوم خب اسم وی رو دوس داشتم😐
الا چیکار کنم باور کنه من ویم؟
اصلن هنو منو یادش هس؟
یاااا این دخترا چرا اینجوری میکنن دارن میرن رو اعصابممممم
(پرش زمانی بعد مدرسه)
جودا
رفتم خونه
خوف خسته شدم
یه کمی خوابیدم که بیدار شدم
چیییی کی شب شددددد
من از مامان و بابا بدم میومد چون اصلا جوری رفتار میکردن که من انگار دخترشون نیسم!
پس اومدم یه خونه برا خودم گرفتم...
هوفرفتم نودل درست کردمو خوردم بعد یکم درسامو خوندم....
درس من توی کلاس همیشه از همه بهتر بود من عاشق ریاضی و فیزیک اما بقیه😂
هوف برم بخوابم آخش فردا کلاس ندارم...
صبح
جودا
با صدای زنگ بیدار شدم
هوفففف این کیه زنگ میزنه جواب دادم
+الو ب......
+اوک
(پرش زمانی بعد کلاس)
جودا
اوف تموم شد آخر
وااا اینا چرا اینجوری میکنن
همه دخترا دور اون پسره تهیونگ جمع شدن
هقققق تهیونگ منو یاد وی میندازع
چق خوشگل بود😢
تهیونگ
خودش بود خود جودا
میشناسمش
اون نگاهش اون مهریونیاشو
اما اون منو نشناخت چون بهش گفته بودم من ویم!
هوم خب اسم وی رو دوس داشتم😐
الا چیکار کنم باور کنه من ویم؟
اصلن هنو منو یادش هس؟
یاااا این دخترا چرا اینجوری میکنن دارن میرن رو اعصابممممم
(پرش زمانی بعد مدرسه)
جودا
رفتم خونه
خوف خسته شدم
یه کمی خوابیدم که بیدار شدم
چیییی کی شب شددددد
من از مامان و بابا بدم میومد چون اصلا جوری رفتار میکردن که من انگار دخترشون نیسم!
پس اومدم یه خونه برا خودم گرفتم...
هوفرفتم نودل درست کردمو خوردم بعد یکم درسامو خوندم....
درس من توی کلاس همیشه از همه بهتر بود من عاشق ریاضی و فیزیک اما بقیه😂
هوف برم بخوابم آخش فردا کلاس ندارم...
صبح
جودا
با صدای زنگ بیدار شدم
هوفففف این کیه زنگ میزنه جواب دادم
+الو ب......
۸۲.۹k
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.