*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part:²³
(عصر)
ا.ت: من میرم بیروننن خدافض
اعضا و کوک: خدافض
...
اماا ایا ا.ت درباره اتفاقی که قراره براش تو سرنوشتش پیش بیاد خبر داره؟اینده خبر نمیکنه....
...
(ویو ا.ت)
راستش من کوک رو خیلی دوست دارم حتی حاضرم جونمم براش بدم اما میخوام یکم اذیتش کنم چون میخوام کاری که خودش باهام کردو جبران کنم
امروز رفتم بیرون تا یکم خرید کنم.
چند ساعت توی بازار بودم شب شده بود و هوا تاریک بود خواستم از نزدیک ترین راه به خونه برم و فقط یه کوچه تنگ و تاریک بود اما شجاعتمو جمع کردم و وارد کوچه شدم تقریبا نصف کوچه رفتم که حس کردم دستمالی جلوی دهنم گذاشتن و سیاهی....
.
.
.
چشمامو کم کم باز کردم اما هیچ کس نبود فقط صدا از پشت در میومد سعی داشتم صداشون رو بشنوم.
... : دختره رو بلاخره برای انتقام از جئون گرفیتممم(نیشخند) باید این خبر خوش رو بهش بگمم
...
... :الوووو(نیشخند) اووو اووو جئنون اروم باشش
.
... : دنبال دختر کوچولوت میگردیی؟
.
... : هه پیش منه اگه دوست داری زنده بمونه میتونی با پای خودت بیای.. البته اگه جرعت داری!(نیشخند)،مافیا جئون....
Part:²³
(عصر)
ا.ت: من میرم بیروننن خدافض
اعضا و کوک: خدافض
...
اماا ایا ا.ت درباره اتفاقی که قراره براش تو سرنوشتش پیش بیاد خبر داره؟اینده خبر نمیکنه....
...
(ویو ا.ت)
راستش من کوک رو خیلی دوست دارم حتی حاضرم جونمم براش بدم اما میخوام یکم اذیتش کنم چون میخوام کاری که خودش باهام کردو جبران کنم
امروز رفتم بیرون تا یکم خرید کنم.
چند ساعت توی بازار بودم شب شده بود و هوا تاریک بود خواستم از نزدیک ترین راه به خونه برم و فقط یه کوچه تنگ و تاریک بود اما شجاعتمو جمع کردم و وارد کوچه شدم تقریبا نصف کوچه رفتم که حس کردم دستمالی جلوی دهنم گذاشتن و سیاهی....
.
.
.
چشمامو کم کم باز کردم اما هیچ کس نبود فقط صدا از پشت در میومد سعی داشتم صداشون رو بشنوم.
... : دختره رو بلاخره برای انتقام از جئون گرفیتممم(نیشخند) باید این خبر خوش رو بهش بگمم
...
... :الوووو(نیشخند) اووو اووو جئنون اروم باشش
.
... : دنبال دختر کوچولوت میگردیی؟
.
... : هه پیش منه اگه دوست داری زنده بمونه میتونی با پای خودت بیای.. البته اگه جرعت داری!(نیشخند)،مافیا جئون....
۴۲۴
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.