فیک توکیو ریونجرز پارت 11
بریم برای پارت ❤️🩹
امیدوارم خوشتون بیاد 🙂
اگه اشکالی داشت بگید درستش کنم چون بار اولیه خیلی بلد نیستم .
اما : دراکن کون ... *سرخ* خب ... چیزه ... اممم
نرو : میخواد فردا باهاش بری فستیوال *تند*
اما : از کجا فهمیدی ؟
یورو : تابلو بود .
یوری : منم که نمیشناسمت یه حدسایی زدم 🙂
اما : خب ... یعنی ... نم...
دراکن : باشه
اما : چی ؟
دراکن : باهات میام .
اما : خب ... عه ... میبینمت ☺️
دراکن : ...
نرو : *نگا بزی *بد بخت شدیم *زدن در سر خود * بیچاره شدیم *شوک الکتریکی *نههههههههه *داد**تشنج *
یوری : آخیش مرد راحت شدیم .
یورو : خدا بیامرزتت سر قبرت فاتحه نمیخونم ..فارسی.
نرو : *بهوش آمدن * چیکار کنیم ؟
یورو : برا چی؟
نرو : فستیوال
یورو: میریم دیگه
نرو : من کیمیاوی نمیپوشم
یوری : اون با من
نرو : نمیام
یورو : غلط کردی
نرو : پس کیمیاوی نمیپوشم
یوری : ساده انتخاب میکنم
نرو : منظرم این نیست
یورو : په چی ؟
نرو : احمق ... فستیوال ... چاغو ... په یان ... کیوماسا ... ۳ آگوست
یورو : باشه بابا فهمیدم دخالت نکنیم بسپارش تاکه
یوری : چی؟
یورو: بعدا میگم فقط نرو رو نگه دار از جلو چشات جم نخوره
یوری : حال ندارم با این حیوون سر و کله بزنم
نرو : ارادت دارم
*فردا در فستیوال *
نرو : بچه ها چه به هم میان
یورو : ظهر مار تو غلط میخوری یه بار دیگه دراکن و اما رو شیپ کن .
نرو : چشم . مایکی نیومد ؟
سانزو : کار داشت .
نرو : یا جد باجی .چرا عین جن میای؟
سانزو : ببخشید
نرو : تو اینجا چیکار میکنی؟
سانزو : امروز قرار بود با یورو بیام .
نرو : هاااااااااااااااااااااااااا... *داد*
کلاغ ها : *پریدن از رو درخت*غار غار (چته بی فانوس )
یورو : هیهیهی ... بوسوزی..فارسی .*رفتن با سانزو *بای بای .
یوری : چه زود دست به کار شد .
نرو : هعی
یوری : ما سینگل به گوریم .
نرو : *بگل کردن *من برات یکی رو پیدا میکنم .
یوری : باش. میسی .
نرو : عه دراکن کدوم گوری رفت؟
؟؟؟: شما دراکن کون و تاکه میچی کون رو ندیدین ؟
نرو : هینا چان ؟
هینا : منو از کجا میشناسین ؟
نرو : مهم نی بیا بریم من میدونم بقیه کجان.آر (یورو) تو این وضعیت رفت .باری (یوری)برات چند تا مهمون دارم باید کمک کنی .
یوری : اوک ولی من کسی رو نمیشناسم ممکنه اشتباهی یکی رو بزنم.
نرو : بهت میگم کی به کیه .
ویو راوی : رفتن سمت محل دعوا و دیدن دراکن دورش خونه و افتاده زمین که تاکه میتچی به مایکی گفت دراکن چاغو خورده و هانما اونجا مایکی رو گیر انداخت .نرو به تاماکی زنگ زد که با ماشین بیان دنبال دراکن تا زود تر برسن . تو راه رفتن هم که کیوماسا با دارو دستشو دیدیم . خلاصه یوری اونا رو به فنا داد و دراکن رو بردن بیمارستان .یوری و یورو اومدن و من هم رفتم یه سلامی کردیم از ای چرتو پرتا .اما داشت گریه میکرد و هینا اما رو دلداری میداد تا اینکه گفتن عمل نا موفق بود . اما زد زیر گریه و مایکی یهو زد تو صورت دکتر ....
.
.
.
.عه ببخشید اشتباه شد یه فلش بک .
دکتر : عمل موفقیت آمیز بود .
اما : ووکاتا (خداواشکر )
بقیه ی اتفاقات همون اتفاقات انیمه .
بیرون تو حیاط دیدم نرو دید مایکی داره گریه میکنه اما رفت یه جا دیگه نشست و به ۲ اسکل همزاد حرف زد.
یورو : چرا کیمیاوی جر خورده؟
یوری : آخه آدم با کیمیاوی مبارزه کنه بعد سالمم بمونه .
نرو : ببینید من از اینا نمیپوشم خیالم راحته . خب آر با سانزو چی شد؟
یورو : *لبخند شیطانی *
یوری : پس کردید .
نرو : مطمئن باش.
پارت بعدو فردا میزارم بای
امیدوارم خوشتون بیاد 🙂
اگه اشکالی داشت بگید درستش کنم چون بار اولیه خیلی بلد نیستم .
اما : دراکن کون ... *سرخ* خب ... چیزه ... اممم
نرو : میخواد فردا باهاش بری فستیوال *تند*
اما : از کجا فهمیدی ؟
یورو : تابلو بود .
یوری : منم که نمیشناسمت یه حدسایی زدم 🙂
اما : خب ... یعنی ... نم...
دراکن : باشه
اما : چی ؟
دراکن : باهات میام .
اما : خب ... عه ... میبینمت ☺️
دراکن : ...
نرو : *نگا بزی *بد بخت شدیم *زدن در سر خود * بیچاره شدیم *شوک الکتریکی *نههههههههه *داد**تشنج *
یوری : آخیش مرد راحت شدیم .
یورو : خدا بیامرزتت سر قبرت فاتحه نمیخونم ..فارسی.
نرو : *بهوش آمدن * چیکار کنیم ؟
یورو : برا چی؟
نرو : فستیوال
یورو: میریم دیگه
نرو : من کیمیاوی نمیپوشم
یوری : اون با من
نرو : نمیام
یورو : غلط کردی
نرو : پس کیمیاوی نمیپوشم
یوری : ساده انتخاب میکنم
نرو : منظرم این نیست
یورو : په چی ؟
نرو : احمق ... فستیوال ... چاغو ... په یان ... کیوماسا ... ۳ آگوست
یورو : باشه بابا فهمیدم دخالت نکنیم بسپارش تاکه
یوری : چی؟
یورو: بعدا میگم فقط نرو رو نگه دار از جلو چشات جم نخوره
یوری : حال ندارم با این حیوون سر و کله بزنم
نرو : ارادت دارم
*فردا در فستیوال *
نرو : بچه ها چه به هم میان
یورو : ظهر مار تو غلط میخوری یه بار دیگه دراکن و اما رو شیپ کن .
نرو : چشم . مایکی نیومد ؟
سانزو : کار داشت .
نرو : یا جد باجی .چرا عین جن میای؟
سانزو : ببخشید
نرو : تو اینجا چیکار میکنی؟
سانزو : امروز قرار بود با یورو بیام .
نرو : هاااااااااااااااااااااااااا... *داد*
کلاغ ها : *پریدن از رو درخت*غار غار (چته بی فانوس )
یورو : هیهیهی ... بوسوزی..فارسی .*رفتن با سانزو *بای بای .
یوری : چه زود دست به کار شد .
نرو : هعی
یوری : ما سینگل به گوریم .
نرو : *بگل کردن *من برات یکی رو پیدا میکنم .
یوری : باش. میسی .
نرو : عه دراکن کدوم گوری رفت؟
؟؟؟: شما دراکن کون و تاکه میچی کون رو ندیدین ؟
نرو : هینا چان ؟
هینا : منو از کجا میشناسین ؟
نرو : مهم نی بیا بریم من میدونم بقیه کجان.آر (یورو) تو این وضعیت رفت .باری (یوری)برات چند تا مهمون دارم باید کمک کنی .
یوری : اوک ولی من کسی رو نمیشناسم ممکنه اشتباهی یکی رو بزنم.
نرو : بهت میگم کی به کیه .
ویو راوی : رفتن سمت محل دعوا و دیدن دراکن دورش خونه و افتاده زمین که تاکه میتچی به مایکی گفت دراکن چاغو خورده و هانما اونجا مایکی رو گیر انداخت .نرو به تاماکی زنگ زد که با ماشین بیان دنبال دراکن تا زود تر برسن . تو راه رفتن هم که کیوماسا با دارو دستشو دیدیم . خلاصه یوری اونا رو به فنا داد و دراکن رو بردن بیمارستان .یوری و یورو اومدن و من هم رفتم یه سلامی کردیم از ای چرتو پرتا .اما داشت گریه میکرد و هینا اما رو دلداری میداد تا اینکه گفتن عمل نا موفق بود . اما زد زیر گریه و مایکی یهو زد تو صورت دکتر ....
.
.
.
.عه ببخشید اشتباه شد یه فلش بک .
دکتر : عمل موفقیت آمیز بود .
اما : ووکاتا (خداواشکر )
بقیه ی اتفاقات همون اتفاقات انیمه .
بیرون تو حیاط دیدم نرو دید مایکی داره گریه میکنه اما رفت یه جا دیگه نشست و به ۲ اسکل همزاد حرف زد.
یورو : چرا کیمیاوی جر خورده؟
یوری : آخه آدم با کیمیاوی مبارزه کنه بعد سالمم بمونه .
نرو : ببینید من از اینا نمیپوشم خیالم راحته . خب آر با سانزو چی شد؟
یورو : *لبخند شیطانی *
یوری : پس کردید .
نرو : مطمئن باش.
پارت بعدو فردا میزارم بای
۵.۰k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.